ادعاى سوم:

بشقاب پرنده ها در اختيار
ساكنان جزيره خضراست

(ناجى نجار)

در مدت 32سال يا بيش تر كه نخستين بشقاب پرنده ديده شده, سخن از بشقاب پرنده به پايان نرسيده است .

كسى كه براى اولين بار يك شىء نورانى در اطراف كره زمين ديد با تعجب فرياد برآورد: (اين بشقاب پرنده را ببينيد) و از آن روز اين اشياى نورانى كه گاه و بى گاه در افق ديده مى شوند, بشقاب پرنده نام يافتند. در اصطلاح دانشمندان نيز به آن ها (اشياى پرنده ناشناخته)(1) مى گويند. اين اشيا شبيه توده هايى از نور است كه ديدگان را خيره مى سازد. كه برخى از آن ها شكل يك جسم استوانه اى به خود مى گيرد و معمولاً به بزرگى يك جمبوجت ديده مى شوند .

قسمت فوقانى اين اشياى نورانى با شعله هاى سرخ مشتعل به نظر مى رسد, و برخى از آن ها در هاله اى از نور خيره كننده ديده مى شوند .

بشقاب هاى پرنده در هر نقطه اى ديده شوند, موجب قطع كامل دستگاه هاى مخابراتى از تلفن و بى سيم مى شوند و تا مدتى كه از منطقه دور نشده اند, اين دستگاه ها به هيچ وجه درست نمى شوند .

اين اشياى پرنده هنگامى كه بخواهند در يك چشم به هم زدن از منطقه دور مى شوند و از ديده ها ناپديد مى گردند,و اگر دستگاهى بخواهد به اين اشيا نزديك شود, نور خود را خاموش كرده, ناپديد مى شوند.(1)
بر اساس آمار و ارقام منتشر شده, سرعت سير اين بشقاب ها به هفت هزار كيلومتر در ثانيه مى رسد! و از ارتفاع بسيار كم حركت مى كنند و به شكل هاى گوناگون درمى آيند .

اين اشياى نورانى قدرت عجيبى به مانور, گردش, صعود عمودى, فرود عمودى, فرو رفتن در اعماق دريا, خروج سريع از دريا, ناپديد شدن در فضا, حركت سريع و آرام دارند .

وقتى اين اشيا ظاهر مى شود, گذشته از دستگاه هاى مخابراتى, وسايل الكترونيكى و عقربه هاى مغناطيسى نيز از كار مى افتند .

اين ويژگى ها كه در بشقاب پرنده مشاهده مى شود, مسائلى است كه دنياى دانش و صنعت, با اين همه پيشرفت سريع در تكنولوژى به آن راه نيافته است.(1)
داستان بشقاب هاى پرنده, هنگامى كه براى اولين بار به گوش كسى مى رسد, براى او باورنكردنى مى نمايد و معمولاً آن را به باد مسخره مى گيرد .

برخى از داستان ها را خيال باطل, خرافات, ديوانگى, ساخته و پرداخته سينماهاى غرب, توطئه جهان سرمايه دارى براى گول زدن جهان سوم و… مى نامند .

ولى واقعيت غير از آن است. اين ها خيال نيست واقعيت است .

آلبرت اينشتاين (اينشتين) مغز متفكر عصر و مشهورترين فيزيك دان قرون و صاحبِ نظريه نسبيّت, چنين مى نويسد:

(بشقاب هاى پرنده بدون ترديد وجود دارند … گروهى كه بشقاب هاى پرنده را در دست دارند, يك تيره از انسان خاكى هستند كه بيست هزار سال پيش كره زمين را ترك گفته اند.)(1)
(جان كوكتو) عضو مجمع علمى فرانسوى مى گويد: ترديد در مورد بشقاب هاى پرنده را هرگز نتوان پذيرفت.(1)
(هيرمان ادبرت) متخصص موشك, مى گويد: من معتقدم كه در فضا مخلوقاتى هستند كه از هوش و نبوغ خارق العاده اى برخوردارند و بشقاب هاى پرنده را براى مراقبت از اوضاع ما به كره زمين مى فرستند.(1)
استاد مصطفى محمود در مقاله اى كه تحت عنوان (دجَّال با بشقاب پرنده مى آيد) نوشته است, اظهار مى دارد: وجود اشياى نورانى كه گاهى در فضا ظاهر مى شود و ناپديد مى شود, با تواتر به ما رسيده است و هرگز نمى توان در اين باره ترديد كرد. اين همان تواترى است كه در روايات پيامبر اكرم ْ نيز به وسيله آن به ما رسيده است. اگر در اين جا ترديد كنيم, در آن جا هم چنين ترديدى جايز خواهد بود.(1)
از سخنان بالا برمى آيد كه داستان بشقاب هاى پرنده, افسانه نيست, بلكه كاملاً جدى است, اما ترديدهايى كه از طرف توده مردم ابراز مى شود آن هم طبيعى است. چون هر چيزى كه در يك منطقه براى نخستين بار مطرح شود, يك سلسله شك و ترديد را همراه خواهد داشت. سرخ پوستان هند هنگامى كه براى نخستين بار تفنگ را ديدند به انكار برخواستند و آن را نوعى سحر پنداشتند. و زنجى ها وقتى كه هواپيماها را مشاهده كردند, هرگز باور نمى كردند كه يك جسم غول پيكرى بتواند در فضا پرواز كند و شكى نداشتند در اين كه يك نوع سحر و جادو به كار رفته است .

ما نيز كه از درك حقيقت بشقاب هاى پرنده ناتوان هستيم آن را با ترديد و انكار تلقى مى كنيم .

(دانبيل روبس) عضو مجمع علمى فرانسوى مى نويسد: براى ما مردم قرن بيستم, در برابر بشقاب هاى پرنده, همان حالت روانى دست مى دهد, كه براى سرخ پوستان هند به هنگام ديدن تفنگ ها, و براى زنجى ها به هنگام ديدن هواپيماها دست مى داد .

ولى ما چرا با شك و ترديد با اين مسئله روبه رو مى شويم؟ چرا نگوييم كه در يك سياره ديگر تمدن برتر و موجودات عالى ترى هست كه از نظر دانش و فرهنگ هزاران سال از ما پيشرفته تر هستند و همه اسرار پيچيده اتم را دريافته اند.(1)
براى اثبات جدى بودن مسئله (بشقاب هاى پرنده) برخورد جدى (سازمان ملل متحد) با اين قضيه كافى است .

سازمان ملل متحد سه سال پيش از همه اعضاى خود خواست كه مؤسسه هاى مجهزى در كشورهاى خود براى ثبت و ضبط دقيق مسائل مربوط به بشقاب هاى پرنده تأسيس كنند تا اگر بشقابى به كشور آن ها نزديك شود, تمام حركات آن از طرف مؤسسه ياد شده قيد شود و مركز ثابتى هم تأسيس شود كه تابع سازمان ملل باشد, و معلومات ثبت شده در هر كشورى به اين مركز گزارش داده شود. تا شايد بتوانند از ابهام و پيچيدگى مسائل مربوط به بشقاب هاى پرنده بكاهند.(1)
روى اين بيان, داستان بشقاب هاى پرنده, افسانه نيست بلكه حقيقت ناشناخته اى است كه محافل علمى جهان وجودش را مى پذيرد و در راه كشف حقيقتش گام مى سپارد, و روزنامه هاى كثيرالانتشارى كه اعتبار جهانى دارند و در پژوهش هاى علمى مورد اعتماد پژوهش گران مى باشند, بحث هاى علمى فراوانى در اين زمينه منتشر كرده, راه ترديد را به روى همگان بسته اند. آكادمى علمى فرانسه و ديگر مجامع علمى اروپا به آن ها (اشياى پرنده ناشناخته) نام نهاده اند .

واژه (بشقاب پرنده) از مرز رسانه هاى گروهى گذشته, در دائرةالمعارف هاى مهم دنيا جايى براى خود اختصاص داده است .

دائرةالمعارف بريتانيا, فصلى را به بشقاب هاى پرنده اختصاص داده, بحث نسبتاً مشروحى در اين باره انجام داده, مى نويسد: (اجسام پرنده ناشناخته را مى توانيم چنين تعريف كنيم: آن ها اجسامى هستند كه در فضا و يا بر فراز زمين ديده مى شوند, و در رادارها مشاهده مى شوند ولى قوانين كشف شده امروزى از تفسير آن ها ناتوان است.)(1)
داستان بشقاب هاى پرنده, در دانشگاه ها, آزمايشگاه ها, آكادمى ها, كامپيوترها و ديگر ابعاد زندگى علمى شرق و غرب راه يافته, و رشته اى از علوم براى كشف حقيقت آن به نام (يوفولوژى) به وجود آمده است .

واژه (يوفو) علامت اختصارى سه كلمه (اجسام پرنده ناشناخته) مى باشد, كه از حروف آن, سه كلمه ياد شده تركيب يافته است.(1)
از كلمه (يوفو) واژه هاى ديگرى ساخته شده, از جمله (يوفولوژى) به معناى: علمى كه از اشياى پرنده ناشناخته بحث مى كند, و (يوفولوژيست) به معناى كسى كه متخصص در علم يادشده مى باشد .

اينك ببينيم سرگذشت بشقاب هاى پرنده چيست؟ و تاكنون چند بار ديده شده است؟