كه برو با او بگو اى ممتحن
آن نياز و سوز و دردت پيك ماست
نه كه من مشغول ذكرت كردهام
جذب ما بود و گشاد آن پاى تو
زير هر يارب تو لبيك هاست
ز آنكه يارب گفتنش دستور نيست
نى كه آن الله تو لبيك ماست
نى تو را در كار من آوردهام
حيلهها و چارهجويىهاى تو
ترس و عشق تو كمند لطف ماست
جان جاهل زاين دعا جز دورنيست
ز آنكه يارب گفتنش دستور نيست
گفت پيغمبر كه نفحتهاى حق
گوش هش داريد اين اوقات را
نفحهاى آمد شما را ديد و رفت
هركه را مىخواست جان بخشيد و رفت
اندرين ايام مىآرد سبق
در رباييد اينچنين نفحات را
هركه را مىخواست جان بخشيد و رفت
هركه را مىخواست جان بخشيد و رفت