قرنها بگذشت و اين قرن نوى است
عدل آن عدل است و فضل آن فضل هم
قرنها بر قرنها رفت اى همام
آب مبدل شد در اين جو چند بار
پس بنايش نيست بر آبى روان
بلكه بر اقطار عرض آسمان
ماه آن ماه است و آب آن آب نيست
ليك مستبدل شد آن قرن و امم
وين معانى بر قرار و بر دوام
عكس آن خورشيد دائم برقرار
بلكه بر اقطار عرض آسمان
بلكه بر اقطار عرض آسمان
زانكه خود ممدوح جز يك بيش نيست
زانكه هر مدحى به نور حق رود
مدحها جز مستحق را كى كنند
ليك بر پنداشت گمره مىشوند.
كيشها زين روى جز يك كيش نيست
بر صور و اشخاص عاريت بود
ليك بر پنداشت گمره مىشوند.
ليك بر پنداشت گمره مىشوند.