مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين دو آيه از مضمون خاصى برخوردار است. در اين آيات به اين حقيقت اشاره مى‏فرمايد كه اگر محبت حق در دل انسان باشد، و اگر محبت، محبت صادقانه و به معنى كلمه باشد، مسلماً آرزوى مرگ را كه در حقيقت، آرزوى قرب حق و لقاى اوست، در برخواهد داشت، و چگونه مى‏شود كسى اور ا بخواهد، و از ورود به عوالم قرب وشهود، و از نيل به لقاى او در حال فرار باشد؟! آرزوى چنين كسى، همان آرزوى عارفان مشتقاق، و همان آرزوى محبان و عشاق خواهد بود، و آن، لقاء او وشهود وجه اوست، و مرگ هم مقدمه‏اى بيش نيست.

سالك صادق از همان اول سلوك اين آرزو را در دل خويش مى‏پروراند، تا جايى كه به اوج خود رسد، بنحوى كه اگر نباشد اجل تعيين شده از جانب پروردگار، روح او لحظه‏اى در بدن قرار نگيرد. شوق لقاء بى قرارش كند، و خوف حرمان پريشان حالش. هم شدت شوق او اقتضاى مرگ را مى‏كند، و هم خوف سخت او انقطاع روح از بدن را ايجاب مى‏نمايد.

حضرت سيد الاولياء أمير المؤمنين سلام الله عليه در مقام توصيف مشتاقان و محبان، در قسمتى از سخنانش مى‏فرمايد: «ولو لا الاجل الذى كتب الله عليهم لم تستقر أرواحهم فى أجساد هم طرفة عين شوقا الى الثواب و خوفا من العقاب»(خطبه 184 نهج البلاغه، فيض الاسلام) يعنى «بندگان حق و محبان اوچنان شوق لقاء دارند، و چنان خوف حرمان و عقاب بر آنان غالب است كه اگر أجل و مدتى كه خدا براى حيات دنيوى آنان كتابت فرموده است نبود، به اندازه يك چشم برهم زدن ،ارواح آنان در اجسادشان قرار نمى‏گرفت».

آرزوى قرب و لقاى حضرت مقصود، نزد صاحبدلان آرزومند، حساب ديگرى دارد و به آنان زبان خاصى مى‏بخشد.




  • سحر با باد مى‏گفتم حديث آرزومندى‏
    دعاى صبح و آه شب كليد گنج مقصود است
    جهان پير رعنا را ترحم در جبلت نيست
    قلم را آن زبان نبود كه سر عشق گويد باز
    وراى حد تقرير است شرح آرزمندى



  • خطاب آمد كه واثق شو به الطاف خداوندى
    بدين راه و روش مى‏رو كه با دلدار پيوندى
    زمهر او چه مى‏پرسى در او همت چه مى‏بندى
    وراى حد تقرير است شرح آرزمندى
    وراى حد تقرير است شرح آرزمندى



(حافظ)

پيداست كه اين آرزو را در دل داشتن از اول امر، با آرزوهاى ديگر، يعنى با آرزوى ماندن در دنيا و رسيدن به چنين و چنان، كه در حقيقت، فرار درونى از حق و جوار او، و فرار ازمرگ و لقاى اوست، مسئله درد آورى را در بر دارد كه براى سالك از هر چيزى دردآورتر و خطرناكتر است، و آن اينكه:

هر كس از لقاى حق در حال فرار بوده و لقاى او را دوست نداشته و از آن كراهت داشته باشد، جناب او نيز لقاى وى را دوست نخواهد داشت و از آن كراهت دارد، و اين امرى استكه دردناك بودن آن در تصور نگنجد، و در شرح و بيان نيايد، و بايد از ابتلاء به چنين خسرانى به خود پروردگار پناه برد.

امام صادق سلام الله عليه در قسمتى از بيان خود در خصوص ياد مرگ كه در مصباح الشريعة نقل شده است مى‏فرمايد: «قال النبى صلى الله عليه و آله: من أحب لقاء الله احب الله لقائه، و من كره لقاء الله كره الله لقائه»(باب 83 مصباح الشريعة) يعنى «نبى اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس لقاى خدا را دوست بدارد، خدا نيز لقاى او را دوست مى‏دارد،و هر كس لقاى خدا راكراهت داشته باشد، خدا نيز لقاى او راكراهت دارد».

و چه خوب و ابتهاج‏آور است اين بيان آن حضرت كه: «هر كس لقاى خدا رادوست بدارد، خدا نيز لقاى او را دوست مى‏دارد».

/ 490