مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كنند». - دقت با شما و نتيجه‏گيرى هم با شما.

اين صورت از رياء براى بسيارى از صاحبان ايمان مورد ابتلاء مى‏باشد و نجات يافتن و پاك شدن از آن احتياج به مجاهدت دارد. جهت آن هم عبارت از اين است كه اكثر صاحبان ايمان اگر اغراض ديگر نفسانى و دنيوى را هم در عبادات خود دخالت ندهند و فقط براى امتثال امر حق و تقرب به او كارهاى عبودى خود را انجام بدهند، به لحاظ اينكه گرفتار حب مدح وحب جاه هستند، و خلاص شدن از اين رذيله هم بسيار سخت است چون در هر فرصتى به نوعى به ظهور مى‏رسد، طبعاً در مقام عبادت هم از شراين رذيله مصون نمى‏مانند، و به اقتضاى همين رذيله اگر چه بسيار دقيق هم باشد و احياناً خود نيز متوجه نشوند، براى جلب توجه نظر اين و آن، و براى اينكه نزد مؤمنين محبوب و ممدوح گردند و منزلتى نزد آنان پيدا كنند، آنجا كه كسى يا كسانى حاضر هستند و مى‏بينند، اعمال عبودى خود را با نشاط و حال خاصى بجا مى‏آورند، وليكن در تنهايى آن نشاط و حال را ندارند.

پيداست كه اين نشاط، اگر چه خود انسان بر اثر مكر نفس نفهمد، نشاط برخاسته از انجذاب به سوى حضرت مقصود نيست، زيرا اگر آن بود نه تنها در همه وقت مى‏بود، بلكه در خلوت و تنهايى بيشتر وكاملتر هم مى‏شد. اين نشاط در حقيقت، نشاط برخاسته از نفس و هواى نفس است. و همچنين اين حال و ذوق، اگر چه خود انسان نداند، حال و ذوق نشأت گرفته از انقطاع الى الله نيست، بلكه، نشأت گرفته از نفس، و در اصل، حال و ذوق نفس است، مانند همه حالها و ذوقها كه نفس انسان نسبت به خواسته‏هاى خود دارد.




  • در خبر بشنو تو اين پند نكو
    طمطراق اين عدو مشنو گريز
    بر تو او از بهر اين دنياى سرد
    آن عذاب سرمدى را سهل كرد



  • بين جنبيكم لكم اعدا عدو
    كاو چو ابليس است در لج و ستيز
    آن عذاب سرمدى را سهل كرد
    آن عذاب سرمدى را سهل كرد



(دفتر سوم مثنوى)

5- مقصود اصلى و اولى او به هنگام عبادت همان امتثال امر حق و تقرب به او باشد، و فقط به همين منظور عمل عبودى را انجام بدهد و به آخر برساند، وليكن بعد از عمل، يعنى بعد از انجام دادن عبادت بانيت صحيح و با قصد پاك، بر اثر گرفتار بودن به هواهاى نفسانى از قبيل جاه‏طلبى، شهرت‏طلبى، حب مدح، و اغراض ديگر، بنحوى از انحاء عبادت خود را به اين و آن معلوم كند، چه به صراحت به زبان بياورد، چه با تلويح و اشاره بفهماند، آن هم به اشكال گوناگون، و چه با حركت خاصى تفهيم كند. پيداست كه ريزه‏كاريهاى اين امر با گفتن و نوشتن، و با توضيح دادن تمام نمى‏شود، و جهت آن هم پيچيدگى مكرها و حيله‏هاى نفس و در وراى آن شيطان است كه اطوار آنها را حد و حصرى نيست، و خلاصى يافتن از آنها هم كار هر كسى نيست - الا ما رحم ربى -




  • نفس و شيطان هر دو يك تن بوده‏اند
    چون فرشته و عقل كايشان يك بدند
    بهر حكمتهاى ش دو صورت شدند



  • در دو صورت خويش را بنموده‏اند
    بهر حكمتهاى ش دو صورت شدند
    بهر حكمتهاى ش دو صورت شدند



(دفتر سوم مثنوى)

اما اينكه اين نوع از رياء موجب حبط عمل، يا فساد آن، و يا كم شدن فضيلت آن مى‏شود؟ مسئله‏اى است كه نظر دادن در آن خارج از وظيفه ماست.

در اين روايت از امام باقر سلام الله عليه دقت مى‏كنيم. مى‏فرمايد: «الا بقاء على العمل أشد من العمل، قال: و ما الابقاء على العمل؟ قال: يصل الرجل بصلة و ينفق نفقة لله وحده لا شريك له فكتب له سراً ثم يذكرها فتمحى فتكتب له علانية، ثم يذكرها فتمحى و تكتب له رياء»(اصول كافى، ج 2، كتاب

/ 490