مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه مى‏خواهد از اين طريق به خسران و هلاكت بكشد، و راه نجات را به روى انسان ببندد.




  • تو چه عزم دين كنى با اجتهاد
    كه مرو ز آن سو بينديش اى غوى
    بينوا گردى، زياران وا برى
    توز بيم بانگ آن ديو لعين
    كه هلا فردا و پس فردا تو راست
    راه دين پويم كه مهلت پيش ماست



  • ديو بانگت بر زند اندر نهاد
    كه اسير رنج درويشى شوى
    خوار گردى و پشيمانى خورى
    وا گريزى در ضلالت از يقين
    راه دين پويم كه مهلت پيش ماست
    راه دين پويم كه مهلت پيش ماست



(دفتر سوم مثنوى)

آن خيالاتى كه در باطن انسان به راه مى‏افتد و با اشكال گوناگون فقدانها و كمبودها را به نظر انسان مى‏آورد و براى او بزرگ مى‏كند و يا تصوير مى‏نمايد، تا انسان را به حزن و اندوه بكشد و محزون و مغموم بگرداند ومجال فكر ديگر براى او باقى نگذارد، همه از شيطان و جنود اوست.

لازم است در اين آيه شريفه دقت و تدبر داشته باشيم كه مى‏فرمايد: «الشيطان يعدكم الفقر و يأمركم بالفحشاء و الله يعدكم مغفرة منه و فضلا والله واسع عليم» (آيه 268 سوره بقره) يعنى «شيطان به شما وعده فقر و فقدان مى‏دهد، و شما را به زشتيها مى‏خواند، و خداى متعال به شما وعده غفران از جانب خود و وعده فضل مى‏دهد، وخدا واسع و عليم است».

همچنين لازم است عميقاً در اين آيه شريفه تدبر كنيم كه مى‏فرمايد: «انما ذلكم الشيطان يخوف اوليائه فلا تخافوهم وخافون ان كنتم مؤمنين»(آيه 175 سوره آل عمران) يعنى «اين سخنان كه اززبان منافقان به مؤمنان به منظور ايجاد خوف و حزن در دل آنان گفته مى‏شود، در اصل از شيطان بوده و اين شيطان است كه مى‏خواهد از اين طريق كسانى را كه به حرف او گوش مى‏كنند و ولايت او را قبول مى‏نمايند بترساند. پس شما مؤمنين ازآنها و گفته‏هاى آنها نترسيد، و از من بترسيد اگر ايمان آورده‏ايد».

از اين دو آيه، و از آيات ديگر، و نيز از صراحتها و اشارتهاى آيات به خوبى بر مى‏آيد كه هر چه در باطن انسان از اوهام و خيالات مى‏گذرد و او را به خوف و نگرانى و حزن و اندوه در امور دنيوى مى‏اندازد، به هر بهانه‏اى باشد، چه بر اثر فكرهاى درونى و تصوير و تصورهاى ذهنى باشد، چه بر اثر نجواهاى اين و آن باشد، چه باشيندن اين سخن و آن سخن از اين و آن باشد، چه بر اثر حركات و افعال اين شخص و آن شخص باشد، چه بر اثر ديدن خوابهاى نگرانى آور باشد، و چه به بهانه ديگر باشد، همه از شيطان و جنود او، و از القائات آنهاست. او با جنودش به هر بهانه‏اى مى‏خواهد انسان را به خوف و حزن، و اضطراب و نگرانى در خصوص مسائل دنيوى بيندازد، و انسان را مشغول كند، تا وى را از مقصد باز بدارد. و درد او و جنود او جز اين نيست. و خلاصه اينكه، حزنها و اندوههاى دنيوى از شيطان است و بس. آن خبيث با جنود خود مى‏خواهد انسان را هم در اينجا اذيت كند، هم در ابديت به خسران وحشت بار، و عذاب دردناك بى پايان گرفتار سازد.

چه خوب مى‏شد شيطان و جنود او، و اطوار دشمنيها و عداوتهاى او، و راههاى اغواء و اضلال او را مى‏شناختيم و بصيرتى در اين باب كسب مى‏كرديم.




  • هيبت بانگ شياطين خلق را
    تا چنان نوميد شد جانشان زنور
    كه روان كافران ز اهل قبور



  • بنده كرده است و گرفته حلق را
    كه روان كافران ز اهل قبور
    كه روان كافران ز اهل قبور



(دفتر سوم مثنوى)

/ 490