او؟ از زبان حضرت امام زينالعابدين على بن الحسين صلوات الله و سلامه عليهما، در «مناجاة المريدين» اين جمله را مىخوانيم كه در مقام اراده حق و قصد و طلب او عرض مىكند: «ولا تقطعنى عنك و لا تبعدنى منك يا نعيمى و جنتى و يا دنياى و آخرتى» يعنى «پروردگارا، بين خود و بين من فاصله نينداز و مرا از خود دور نگردان، اى نعيم من، اى بهشت من، و اى دنيا و آخرت من».
پيداست كه صراط مستقيم همان صراط و طريقى است كه قرآن كريم ارائه مىكند و همان صراطى است كه رسول اكرم (ص) و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين بر آن صراط بوده و بسوى آن هدايت نموده و در آن پيش مىبرند. بعضى از آياتى كه ذكر شد و آيات ديگرى از قرآن كريم و نيز روايات وارده بر اين معنى شهادت مىدهد كه بلحاظ مراعات اختصار از ذكر آنهاصرف نظر مىكنيم.
در سلوك الى الله به هر اندازه كه سالك در صراط مستقيم باشد، به همان اندازه در سلوك خويش موفق خواهد بود و به عكس، به هر اندازهاى از صراط مستقيم انحراف داشته باشد، به همان اندازه ناموفق بوده و اگر انحراف بيش از حد باشد، بنحوى كه مورد شمول عفو و غفران ربوبى نگردد، از نيل به مقصد باز مىماند و به خسران و حرمان و هلاكت واهد افتاد، اگر چه خود را در طريق صحيح دانسته و اگر چه بعضى از آثار غير عادى و خوارق عادت را در وجود خويش در حيات دنيا مشاهده كند، و اگر چه خود را به گمان خويش هدايت شده و يا فائز و واصل بداند.
در آيه 103 و 104 سوره كهف مىفرمايد:«قل هل ننبئكم بالاخسرين أعمالا - الذين ضل سعيهم فى الحيوة الدنيا و هم يحسبون انهم يحسنون صنعاً»يعنى «اى پيامبر به مردم بگو كه مىخواهيد شما را باآنان كه بيشترين خسران را مىبرند آگاه كنم؟ آنها كسانى هستند كه سعى و كوشش آنان در حيات دنيا بيجا و بىثمر مىباشد در حالى كه خود آنان گمان مىكنند كه كار خوبى انجام مىدهند».
و چه بسا انسان در معرض اغوائات شيطانى قرار بگيرد و در عين حال خود را در طريق پنداشته و هدايت يافته بداند .
در آيه 30 سوره اعراف مىفرمايد: «فريقا هدى و فريقاً حق عليهم الضلالة انهم اتخذوا الشياطين اولياء من دون الله و يحسبون انهم مهتدون» يعنى «گروهى را خداى متعال هدايت فرموده و ضلالت بر گروهى ثابت گشته است زيرا كه آنها بجاى خداى متعال ولايت و دوستى شياطين را قبول نموده و چنين مىپندارند كه به راه راست هدايت يافتهاند».
اين نكته براى ارباب بصيرت روشن است كه با انحراف از صراط مستقيم انسان تحت ولايت شياطين قرار مىگيرد و بعد از ولايت خداى متعال جز ولايت شيطان، ولايت ديگرى نيست. از چنين افرادى در هر زمانى بوده و هستند، افرادى كه خود را سالك پنداشته و خود و يا احياناً ديگران را نيز فريب داده و در حقيقت، همه فريب نفس و شيطان را خوردهاند.
گر توهم مىكند او عشق ذات
وهم مخلوقست و مولود آمده است
عاشق تصوير و وهم خويشتن
كى بود از عاشقان ذوالمنن
ذات نبود وهم أسما و صفات
حق نزاييده است واو لم يولد است
كى بود از عاشقان ذوالمنن
كى بود از عاشقان ذوالمنن
(دفتر اول مثنوى)
صراط مستقيم، صراط بسيار دقيق و عميق و باريكتر از مو و برندهتر از شمشير است و طبعاً اصل دريافت آن و فهم و درك صحيح آن، و نيز، ثابت در آن و نلغزيدن به اين طرف و آن طرف، يعنى ادامه دادن به صراط مستقيم بدون اينكه انسان به دام شيطان و نفس بيفتد، به آسانى تحقق نمىيابد، و اين حقيقت از آيات قرآنى و همچنين از روايات و بيانات وارده با وضوح كامل استفاده مىشود و عملا نيز شواهد بيشمارى وجود داشته و دارد. بسيار بوده و هستند كسانى كه