(دفتر سوم مثنوى)در مرحلهاى از مراحل سلوك هم مجاهدت سالك در اين است كه علاوه بر انجام دادن واجبات و ترك محرمات و معاصى، و علاوه بر ترك لذات مباح و قطع علقهها، در همه اوقات و احوال به ياد حضرت مقصود بوده و ذكر دائم نيز داشته باشد، و از «غفلت» اجتناب كند، و هيچ وقت جناب او را فراموش نكند، يعنى جانب مطلوب خويش را از اين جهت هم مراقبت كند كه «دل» على الدوام در ذكر او باشد، زيرا اين، مقتضاى طلب صادق، و مقتضاى اراده لقاء و شهود است.وظيفه عبودى سالك در اين مرحله به او مىگويد اگر حضرت حق را طالبى، هرگز نبايد از او غفلت كنى و او را فراموش نمايى. چگونه مىشود طالب او باشى، و از ياد او غافل شوى، و به غير او روى بياورى، آنهم در محضر او، و در حضرت علم و اطلاع او؟!در مناجات الراجين حضتر زين العابدين سلام الله عليه مىخوانيم:«يا من سعد برحمته القاصدون، و لم يشق بنقمته المستغفرون، كيف أنساك و لم تزل ذاكرى، و كيف ألهو عنك و انت مراقبى».يعنى «اى خدايى كه قصد كنندگان او به رحمت واسعه او به سعادت رسيدند، و طلب مغفرت كنندگان از او هرگز به نقمت او به شقاوت دچار نگشتند. خدايا، چگونه تو را فراموش كنم در حالى كه تو هميشه ياد كنندهام بودهاى، و چگون از تو غفلت كنم و روى به غير تو بياورم در حالى كه تو مراقب من هست؟!».آنچه گفتيم، از اين جملات به وضوح بر مىآيد. دقت در اين جملات و تأمل در آنها به خوبى معلوم مىكند