مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گمان نموده‏ايم «دل» و «حركت دل» چيزى نيست كه براى ما كارى درست بكند، و لحظه به لحظه در باطن امر، يعنى در پشت پرده براى ما حسابى باز كرده باشد.

اگر صور پشت پرده «فكر» و «حركتهاى فكرى» و به تعبيرى، صور پشت پرده «فكرهاى» ما براى ما مكشوف مى‏گشت، آنچنان بهت و تحير ما را مى‏گرفت كه در وصف نمى‏آيد، و با توجه بر نوع «فكرها» و «حركتهاى فكرى» كه داريم، چنان به وحشت مى‏افتاديم كه در بيان نمى‏گنجد، و هرگز به «فكرها» و «حركتهاى فكرى» خويش به نحوى كه داريم ادامه نمى‏داديم.

بر خبرى و ناآگاهى ما از پشت پرده و از صور آن سويى است كه موجب مى‏شود به «فكر» خود اجازه بدهيم در هر وادى كه مى‏خواهد حركت كند، و هر حركتى را كه مى‏خواهد، داشته باشد.




  • تو بجد كارى كه بگرفتى بدست
    ز آن همى تانى بدادن تن به كار
    همچنين هر فكر كه گرمى در آن
    بر تو گر پيدا شدى ز آن عيب و شين‏
    ز آن رميدى جانت بعد المشرقين



  • عيبش اكنون بر تو پوشيده شده‏ست
    كه بپوشيد از تو عيبش كردگار
    عيب آن فكرت شده‏ست از تو نهان
    ز آن رميدى جانت بعد المشرقين
    ز آن رميدى جانت بعد المشرقين



(دفتر چهارم مثنوى)

و نيز، اگر صور پشت پرده «دل» و «حركتهاى دل» كه همان تمايلها، نفرتها، محبتها، عداوتها، خواستنها، فارر كردنها، نيتها، و آرزوهاست براى ما مكشوف مى‏افتاد، آنچنان در تعجب قرار مى‏گرفتيم، و چنان بهت زده مى‏شديم كه به بيان نمى‏آيد، و الفاظ و عبارات با مفاهيم متداول خود از ذكر و توضيح آن قاصر است. و اگر اين صور پشت پرده را مى‏ديديم و مى‏يافتيم، هرگز به وضع خود ادامه نمى‏داديم، و «دل» را از آنچه در آن است باز مى‏داشتيم، و از حركتهايى كه دارد مى‏بريديم، يعنى از تمايلها، نفرتها، محبتها، عداوتها، خواستنها، فرار كردنها، و آرزوهايى كه دارد.




  • همچنين هر آرزو كه مى‏برى‏
    ور نمودى علت آن آرزو
    خود رميدى جان تو زين جست و جو



  • تو ز عيب آن حجابى اندرى
    خود رميدى جان تو زين جست و جو
    خود رميدى جان تو زين جست و جو



(دفتر چهارم مثنوى)

«فكر» ما در هر لحظه‏اى حركت خاصى دارد، و حركت آن بسيار سريع، و ميدان حركت آن بسيار است، و «حركت فكر ما» د رحقيقت «حركت خود ما» است در پشت پرده، و در آن سو كه از ما مستور است، و ما از آن محجوب. و بايد گفت، من و تو، با هر فكرى حركتى داريم، حركتى بسيار سريع، و با كيفيتى كه در گفته و نوشته نيايد، و من و تو، با هر فكرى عالمى مى‏سازيم كه در لفظ و عبارت، و در ذهن و تصور نگنجد. (دقت شود).




  • حد جسمت يك دو گز خود بيش نيست
    تا به بغداد و سمرقند اى همام‏
    روح را اندر تصور نيم گام



  • جان تو در آسمان جولان كنى ست
    روح را اندر تصور نيم گام
    روح را اندر تصور نيم گام



(دفتر چهارم مثنوى)

و همچنين «دل» ما در هر لحظه‏اى در حركت خاصى است، و حركت آن هم بسيار سريع، و ميدان حركت آن نيز بسيار گسترده است، و «حركت دل ما» در حقيقت «حركت خود ما» است در پشت پرده، و در آن سو كه ازما پوشيده است. و من و تو، با هر حركت قلبى حركتى داريم ديدنى و يافتنى، و حركتى داريم كه براى ما صحنه‏ها

/ 490