مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اوّلا: قبل از قيام به عبادت و ذكر و دعا، يعنى آن وقت كه مى‏خواهد به عبادت و ذكر و دعا شروع كند، از خداى متعال با كمال تضرع، با فقر و مسكنت، و با اصرار و الحاح بخواهد وى را به «حضور» موفق بدارد، كه اصل مسئله عنايت و خواست اوست، وفكر و دل و همه چيز خاضع او؛ قلب المؤمن بين اصبعين من أصابع الرحمن.

و بخواهد «فكر» وى و «دل» وى را از پراكندگى، از وساوس شيطان و نفس، از خواطر و اوهام، و از تهاجم خيالات و افكار محفوظ بفرمايد، كه اساس امر، حفظ و تأييد پروردگار است، و اگر حضرتش با حفظ خاص خود انسان را حفظ نكند، و به تأييد مخصوص خود مؤيد ننمايد، و توفيق «حضور» ندهد، هرگز انسان از «حضور» بر خوردار نخواهد شد، اگر چه در تحصيل آن مجاهدت كند، و اگر چه در مجاهدت خويش بسيار جدى هم باشد؛ ماشاء الله كان و ما لم يشألم يكن.




  • ما همه شيران ولى شير علم
    حمله‏مان پيدا و ناپيداست باد
    جان فداى آنكه ناپيداست باد



  • حمله‏مان از باد باشد دمبدم
    جان فداى آنكه ناپيداست باد
    جان فداى آنكه ناپيداست باد



(دفتر اول مثنوى)

ثانياً: به لحاظ اينكه تحصيل «حضور دل» كه اصل مسئله و حضور مى‏باشد براى سالك در اوايل سلوك صعب الوصول است، چه بهتر در مرحله اول از طريق تحصيل «حضور فكر» به تحصيل «حضور دل» بپردازد. به اين نحو كه تصميم بگيرد «فكر» خود را از همان وقت كه مى‏خواهد شروع به عبادت، يا ذكر، و يادعا بكند، از همه جا و از همه چيز قطع نمايد و متوجه خداى متعال، و معنى آنچه در محضر او مى‏گويد بگرداند. در ضمن، در اثناى عبادت، يا ذكر، و يا دعا، هر وقت و هر جا به هر بهانه‏اى و به هر علتى «فكر» وى خواست به اين سو و آن سو برود، نگذارد و «فكر» خود را در حال حضور نگه دارد و به «حضور» ادامه دهد. و اگر «فكر» او بر اثر غفلت به اين سو و آن سو رفت، فوراً متذكر بشود، و رشته فكر را قطع كند و به «حضور» بر گردد.

بر اين تصميم در مقابل عمل كاملا ملتزم باشد و مجاهدت كند، و در مجاهدت به هيچ وجه سستى ننمايد، و از آن خسته نشود. پيداست كه با ادامه اين مجاهدت به تأييد خداى متعال و هدايتهاى او روز به روز به «حضور فكرى» موفق‏تر خواهد شد؛ و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا.

با موفق گشتن به «حضور فكرى» بالطبع از «حضور دل» نيز برخوردار مى‏گردد، البته از مراتب اوليه آن.

يعنى با حضور «فكر» مسلماً حضور «دل» نيز تا حدودى تحقق خواهد يافت، زيرا با توجه كامل فكر به يك جهت، دل هم به همان جهت و به همان سو كشيده مى‏شود. (دقت شود).

مدتى كه به اين صورت ادامه داد، و از طريق تحصيل «حضور فكرى» توانست «حضور دل» را نيز تا حدودى به دست بياورد، و در مجموع، تحصيل حضور فكرى و قلبى براى وى به تأييد خداى متعال و بر اثر مجاهدت نسبتاً آسان و ممكن شد، بعد از آن بايد تصميم بگيرد «فكر و دل» را، يعنى هر دو را از همان وقت كه شروع به عبادت، يا ذكر، و يادعا مى‏كند از همه جا و از همه چيز بريده، متوجه خداى متعال، و معنى آنچه در محضر او مى‏گويد و انجام مى‏دهد بكند. و در ضمن، مراقبت نمايد كه فكر و دل را در حال حضور نگه دارد، و وساوس و خواطر، و هر آنچه مى‏خواهد فكر و دل را به اين طرف و آن طرف ببرد از خود دفع كند، و به «حضور» ادامه دهد، و اگر غفلتى عارض شد، فوراً بر گردد.

با عمل بر اين تصميم، و مجاهدت پى گير، روز به روز باذن الله به «حضور» يعنى «حضور فكرى و قلبى» موفق‏تر خواهد شد، و در نتيجه، به آنچه مقصود اصلى درباب «حضور» مى‏باشد، يعنى به «حضور دل» در حدى كه در اين مرحله امكان آن هست، نايل خواهد گشت.

مراتب عاليه «حضور» را در مراحل و منازل بعدى سلوك مى‏توان رسيد، نه در اين مرحله كه اوايل سلوك مى‏باشد.

/ 490