مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در بيان روشنتر، از آيه شريفه و از اشارات آن به اين نتيجه مى‏توان رسيد كه آنچه در بادى امر و بمقتضاى طبع اولى مقبول ميل ماست، و آنچه بطور معمولى و طبيعى بسوى آن تمايل داشته و با آن خوش بوده و آرام هستيم، بلحاظ اينكه خواسته نفس ماست، حتماً به ضرر ما و حتماً دامى است از شيطان نفس. يعنى مسير تمايلات معمولى و مسير روزمره خواستهاى ما آنچنان كه فكر مى‏كنيم چيز ساده‏اى نسيت بلكه، همان مسير هلاكت ما و مسير حرمان و خسران فوق تصور ماست و بس.

و اين بسيار هشدار دهنده و جاى تأمل و تعمق جدى است.

باز در همين مقام ابن بيان معروف از رسول اكرم (ص) براى سالك بوضوح معلوم و روشن مى‏شود كه فرمود:

«أعدى عدوك نفسك التى بين جنبيك» يعنى «دشمن‏ترين دشمن تو، همان نفس تو مى‏باشسد كه بين دو پهلوى تو قرار گرفته است».

و بالاخره با حصول يقظه، سالك از اشارات قرآنى و روايى و از اشارات دعاهاى مأثوره و از مطالعه حالات انبياء و حضرات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين و نيز، از بررسى حالات ارباب باطن به اين حقيقت نايل مى‏گردد كه بايد به نفس خود كاملا بدبين و بدگمان بود و بايد مخالفت با نفس را پيشه خود نمود.

حضرت سيدالاولياء اميرالمؤمنين صلوات الله عليه مى‏فرمايد: «و اعلموا عباد الله ان المؤمن لا يمسى و لا يصبح الا و نفسه ظنون عنده فلا يزال زاريا عليها و مستزيداً لها». (خطبه 175 شرح نهج البلاغه ميثم) يعنى «و بدانيد اى بندگان خدا، كه مؤمن روز را شب و شب را روز نمى‏كند مگر در حالى كه نفس وى نزد او متهم بوده و به نفس خود بدگمان است، و هميشه بر نفس خود خشمناك بوده وبه آن عتاب نموده و بر آن عيب مى‏كند، و زيادتر از آنچه دارد، از او اطاعت از حق را مى‏طلبد».

سالك بايد از اول بداند كه گذشتن از هواهاى نفسانى در سير الى الله شرط طريق است، آنهم شرطى كه گويى همه طريق در آن خلاصه مى‏شود.




  • گاو كشتن هست از شرط طريق‏
    گاو نفس خويش را زوتر بكش‏
    تا شود روح خفى زنده به هش



  • تا شود از زخم دمش جان مفيق
    تا شود روح خفى زنده به هش
    تا شود روح خفى زنده به هش



(دفتر دوم مثنوى)

او بايد از خطر نفس بترسد و از شر آن به خدا پناه ببرد و با تضرع كامل خود را در پناه حق قرار دهد. و او بايد هوشيار باشد و از مكر نفس خويش خائف بوده و هر چه نفس مى‏خواهد، اگر چه بظاهر كار خير بنظر بيايد، به ضرر خود بداند. يعنى اگر نفس خود را متمايل به عملى كه ظاهراً خوب است ببيند، اين تمايل بخير را هم مكر خاصى ازنفس بداند و يقين داشته باشد كه كيد و مكرى در اين بين از جانب نفس وى وجود دارد و اين هم راه جديدى است بسوى هلاكت و خسران.




  • مشورت با نفس خود گر ميكنى
    گر نماز و روزه مى‏فرمايدت‏
    نفس مكار است مكرى زايدت



  • هرچه گويد كن خلاف آن دنى
    نفس مكار است مكرى زايدت
    نفس مكار است مكرى زايدت






  • مشورت با نفس خود اندر فعال‏
    هر چه گويد عكس آن باشد كمال



  • هر چه گويد عكس آن باشد كمال
    هر چه گويد عكس آن باشد كمال



(دفتر دوم مثنوى)

خلاصه سخن اينكه مخالفت با نفس، طريق موافقيت با حق؛ و سخط بر نفس، طريق نيل به رضاى حق؛ و ترك گفتن نفس، طريق به حق؛ و عصيان نفس، طريق طاعت حق؛ و فراموش كردن نفس، طريق ياد حق ؛ و دورى جستن از نفس، طريق نزديك شدن به حق؛ و وحشت از نفس، طريق انس با حق مى‏باشد.

گرچه جهاد با نفس و منع آن از هواها براى هركسى و براى سالك مبتدى نيز سخت و تلخ است، وليكن اين بجاى

/ 490