مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تعلقات دنيوى و ترك هواها و مشتهيات نفسانى مى‏فرمايد:

«ولقد كان فى رسول الله صلى الله عليه و آله كاف لك فى الأسوة، و دليل لك على ذم الدنيا و عيبها، و كثرت مخازيها و مساويها، اذ قبضت عنه أطرافها، و وطئت لغيره أكنافها، و فطم عن رضاعها، و زوى عن زخارفها».

يعنى «و در روش رسول الله صلى الله عليه و آله همه آنچه لازم است براى تو «اسوه» باشد وجود دارد، و نشانه‏هاى روشن بر اين معنا را كه دل دادن به دنيا مذموم است، عيب است،و رسواييهاى زياد و بديهاى بى شمار دربر دارد، در روش آن حضرت به وضوح مى‏يابى. زيرا مى‏بينى كه همه علقه‏ا و وابستگيهاى دنيا از حضرتش گرفته شده است، وليكن براى غير او همه آنها فراهم گرديده است. مى‏بينى آن حضرت به تأديب ربوبى از شير مادر دنيا به كلى جدا گرديده، و از زينتهاى دنيا دور نگه داشته شده است».

بيان، بيان عجيبى است. نكته‏ها، رمزها، و اشارتهاى اين بيان را فقط اهل آن مى‏فهمند، و آنچنان عميق، و در عين حال، آنچنان وسيع است كه نمى‏شود با گفتن و نوشتن حق مطلب را ادا كرد.

همين قدر به سالكان با بصيرت و به دردمندان با معرفت، اين توضيه را داريم كه هر چه مى‏توانند در اين جملات به دقت بپردازند، و آنچه را كه بايد، اخذ كنند، بر اين توصيه خود تأكيد هم مى‏كنيم.

به آنها كه خيلى خوب نمى‏توانند هر حقيقتى را در جاى خود آن حقيقت بفهمند، و نمى‏توانند هر حقيقتى را در جاى خود آن حقيقت قرار دهند، و حقايق و مطالب را به هم مى‏آميزند، و در نتيجه از حقايق معارف آنچنان كه بايد، سر در نمى‏آورند نيز توصيه مى‏كنيم كه تأمل كنند چرا آن حضرت از آنچه مباح است اين اندازه دورى مى‏كرده است؟! و آيا از همين جا اين معنا را به دست نمى‏آورند كه مباح، مباح است، اما در جاى خود و براى اهل آن، و همين مباح، سزاوار نيست در جاى ديگر و براى اهل آن؟!.




  • اين بهانه هم ز دستان دلى ست
    كه ازويم پاى دل اندر گلى ست



  • كه ازويم پاى دل اندر گلى ست
    كه ازويم پاى دل اندر گلى ست



(دفتر ششم مثنوى)

/ 490