مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خود يك حقيقت است كه باطن هر سختى و هر زحمتى، بهجتى است و رحمتى، كما اينكه باطل هر لذت و شهوتى، آتش است و ظلمتى.

حضرت سيد الاولياء اميرالمؤمنين صلوات الله و سلامه عليه مى‏فرمايد: «فان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم كان يقول: ان الجنة حفت بالمكاره و ان النار حفت بالشهوات»(نهج البلاغه فيض الاسلام خطبه 175). يعنى «... پيامبر مى‏فرمود: بهشت با سختيها پوشيده شده و آتش با لذتها و شهوتها». از اين بيان اين نكته را بخوبى مى‏فهميم كه بهشت، و به تعبيرى، عالم قرب و ابتهاجها و رحمتهاى آن، در زير پوشش سختيها و تلخيها و رياضتها در دنياست و آن سوى اين سختيها، جوار حق و عنايتهاى اوست. كما اينكه، آتش، و به تعبيرى، عالم طرد و غضب و عذابها و آتشهاى آن، در زير پوشش لذتها و شهوات نفسانى در دنياست و آنسوى اين لذتها، غضب حق و آتشها و گرفتاريهاست.




  • رنج گنج آمد كه رحمتها در اوست
    اى برادر موضع تاريك و سرد
    چشمه حيوان و جام مستى است
    آن بهاران مضمر است اندر خزان
    همره غم باش و با وحشت بساز
    آنچه گويد نفس تو كاينجا بد است
    تو خلافش كن كه از پيغمبران
    اين چنين آمد وصيت در جهان



  • مغز تازه شد چو بخراشيد پوست
    صبر كردن بر غم و سستى و درد
    كآن بلنديها همه در پستى است
    در بهار است آن خزان مگريز از آن
    مى‏طلب در مرگ خود عمر دراز
    مشنوش چون كار او ضد آمده است
    اين چنين آمد وصيت در جهان
    اين چنين آمد وصيت در جهان



(دفتر دوم مثنوى)

در اينجا به قسمتى از بيان حضرت سيدالاولياء اميرالمؤمنين صلوات الله و سلامه عليه كه در آن گوشه‏اى از رياضت خويش را ذكر فرموده است اشاره مى‏كنيم و تأمل را به عهده ارباب بصيرت مى‏گذاريم.

مى‏فرمايد: «... أعزبى عنى، فوالله لا أذل لك فتستذلينى، و لا أسلس لك فتقو دينى، و أيم الله - يمينا برة أستثنى فيها بمشيئة الله - لا روضن نفسى رياضة تهش معها الى القرص اذا قدرت عليه مطعوماً، و تقنع بالملح مأدوماً، ولا دعن مقلتى كعين ماء نضب معينها مستفرغة دموعها»(نامه 44 شرح نهج البلاغه ميثم بحرانى جزء پنجم) يعنى «اى دنيا، از من دور باش، قسم به خداى متعال كه هرگز روى خوش به تو نشان نمى‏دهم تا مرا به ذلت و خوارى بيندازى، و منقاد و مطيع تو نمى‏شوم تا مرا به آنجا كه مى‏خواهى بكشانى، و سوگند به خداى متعال - سوگندى صادق كه در آن فقط مشيت خدا را استثناء مى‏كنم، زيرا اگر مشيت او بناشد هرگز قادر به انجام دادن آن نخواهم بود - نفس خويش را آنچنان تأديب نموده و رياضت خواهم داد كه بر اثر آن به قرص نانى آنوقت كه خورشى را با آن مى‏يابد، مسرور گردد و در خورش نان به نمك قانع باشد،و چشمهايم رابحال خود مى‏گذارم تا آن اندازه گريه نموده و اشك بريزند كه از اشك خالى گردند، مانند چشمه آبى كه آب آن فرو رفته باشد».

تعمق در اين بيان با توجه بر مقام و منزلت آن حضرت براى اهل نظر و سالكين الى الله حقايق زيادى را روشن مى‏كند.

پنجم: از آثار يقظه، تصديق و عيد الهى است تصديق و عيد اخروى، و خوف از آن، از جمله آثار يقظه و انتباه در اول سلوك است. منطور از تصديق اين نيست كه سالك اعتقاد قلبى به آن داشته و منكر آن نباشد، زيرا اين معنى ازآثار و لوازم ايمان ابتدايى است.

/ 490