مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

است، و اين، جاى تعجب بسيار، و تحير سخت است كه چرا چنين شده است؟!.

و نيز، براى تو معلوم گرديده است كه فضيحت بارتر از خود اين جهل و غفلت اين است كه همين انسان با چنين وضع دردناك و شرم آورى كه در پيش گرفته است، چنان اظهار بندگى كند كه گويى وى در همه احوال ادب بندگى را مراعات مى‏كند، و در همه حركات و سكناتش محضر پروردگارش را در نظر دارد، و آنچه او مى‏خواهد، همان را انجام مى‏دهد؛ اياك نعبد!!

حال كه تو همه اينها را با هدايتهاى ربوبى فهميده‏اى، و با توفيق الهى در مرتبه‏اى از مراقبه قرار گرفته است كه از اين جهل و غفلت خود را كنار كشيده‏اى، و در همه حركات خويش ادب حضور را مراعات مى‏كنى، اولا هر وقت غفلتى پيش آمد، و از مراعات محضر حق در حركات ظاهرى و باطنى خويش غافل گشتى، سعى كن فوراً بر گردى و توبه كنى، و به خطاى خود ادامه ندهى، و براى آنچه پيش آمد استغفار كن؛ استغفارى كه غفران ربوبى را در پى داشته، وتبعات و تيرگيهاى اين خطا و گناه را از باطن تو پاك كند.

وثانياً در خصوص گذشته خويش، كه تو نيز همانند اكثر مؤمنين گرفتار اين نوع از جهل و غفلت بود، به قضاوت بنشين و حساب كن. زمانهاى بسيار طولانى، و به تعبير ديگر، عمرى با همين جهل و غفلت گذرانده‏اى، حضرت معبود را فراموش نموده‏اى، از حضور در محضر او غافل بوده‏اى، و در حركات و سكنات خود جانب او را مراعات نكرده‏اى. آداب حضور را زير پا گذاشته، و توجه نداشته‏اى كه او حاضر، و بر همه حركات تو ناظر است.

به ياد بياور د رآن ايام كه در چنين حالتى بوده‏اى، چه حركاتى در باطن و ظاهر از تو سر مى‏زده است؟!

حركاتى كه شايد خود نيز د رآن وقت، به لحاظ اينكه مراقبت بر احوال و اعمال خود نداشته‏اى، نمى‏دانسته‏اى كه چه قدر بر خلاف ادب حضور، يا چه قدر شرم آور، و يا چه اندازه موجب سخط پروردگار بوده است؟! نه در حركات وسكنات ظاهرى محضر او را مراعات مى‏كرده‏اى، و نه در حركات و سكنات باطنى و قلبى. و اين در حالى بوده است كه تو در اعمال و رفتار خود محضر يك مخلوق ناچيز را، و حتى محضر هر خسى را مراعات مى‏كرده‏اى، و در محضر انسانى مانند خود از انجام دادن حركت نامناسب سخت اجتناب داشته‏اى، و براى حضور در محضر وى آدابى قايل بوده‏اى كه از مواظبت بر آنها هيچ گاه غفلت نمى‏كرده‏اى!!.

تو خود انصاف كن كه اين جرم يا جرايم، چه اندازه بد، فضيحت بار، و يا هلاكت بار است؟!. آيا محضر پاك و بالاى پروردگار متعال را كمتر از محضر هر خسى مى‏دانسته‏اى؟! آيا جناب او را كوچك مى‏شمرده‏اى؟! و يا احاطه و علم او را ناقص‏تر از علم و درك يك انسان به حساب مى‏آورده‏اى؟!.

شايد اينها نبوده است، و خدا نكند اينها باشد، و شايد عفو بزرگ پروردگار، كرامت صفات او، عيب پوشى او،مهلت دادن او، و حلم بالاى او بوده است كه چنين جرأت وگستاخى را براى من و تو و ديگران آسان نموده است.

هر چه بوده و هر چه باشد، بسيار بد بوده، وشرم آور و هلاكت بار، بنحوى كه در جمله و عبارت نمى‏گنجد، و تو اگر دل روشن و فهم خوب داشته باشى، به بزرگى اين جرم، و به اهميت اين گناه تا حدودى پى مى‏برى.

در هر صورت، براى اين خطاى بزرگ و جرم دردناك و به عبارت صحيح‏تر، براى اين خطاها و جرايم چه بايد كرد،و چه راهى بايد در پيش گرفت؟. و اضافه كن بر اين جرايم خود، جرم يا جرايم ديگرى را كه اگر بزرگتر و سنگين‏تر از اينها نباشد،كمتر نيست. و آن اينكه، تو با اين وضعى كه داشته‏اى، دعوى عبوديت نيز مى‏كرده‏اى، و اين دعوى دور از حقيقت را تكرار هم مى‏نموده‏اى ؛ اياك نعبد!!.

چاره اين قبيل دردها، چنان كه گذشت، توبه و روى آوردن به معذرت خواهى و استغفار است. گرچه اين جرايم بسيار سنگين، و اين خطاها بسيار بزرگ است، ليكن عفو پروردگار بزرگ‏تر از آنها، و مغفرت او واسع‏تر است. آيه اول بحث را فراموش نكن كه فرمود: «و من يعمل سوء او يظلم نفسه ثم يستغفر الله يجد الله غفوراً رحيماً» و نيز، اين جمله از دعاى ابوحمزه ثمالى را در نظر داشته باش كه مى‏گويد، و مى‏گويى: «الهى و سيدى و عزتك و جلالك لئن طالبتنى بذنوبى لا طالبنك بعفوك».

/ 490