حيرت اندر حيرت است اى يار من اين نه كار توست نى هم كار من
اين نه كار توست نى هم كار من اين نه كار توست نى هم كار من
(دفتر پنجم مثنوى)چه بايد كرد كه آن همه آيات قرآنى و اشارات آنها ناديده گرفته شده است؟!. نه داستان نهى از شجره را خوب دقت كردهايم، و نه اقتراب به آن و هبوط به دنبال آن را، نه در حقيقت اين هبوط به تعمق پرداختهايم، و نه در منظور از آن. نه در مفهوم اين مهلتى كه به نام عمر دنيوى به ما داده شده است فكر كردهايم، و نه در مقصود از آن.؟