مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باشد، چه شرايطى را بايد داشت، از چه چيزها بايد پرهيز كرد، چه چيزهارا براى كنار گذاشت، موانع را چگونه بايد از ميان برداشت، مراقب چه چيزها بايد بود تا سد راه نشود، تا خلل در كار به وجود نياورد، تا نتيجه را كمتر نكند، تا ما را به راهى نيندازد كه نيل به مقصود را ديرتر مى‏كند، و يا براى هميشه ما را از رسيدن به آن محروم مى‏سازد، ويا علاوه بر آن، حتى براى ما گرفتاريها نيزبه وجود مى‏آورد، و اشباه و نظاير اينها از امورى كه يكى دوتا نيست.

در هر كدام از مقاصد دنيوى، و در همه آنها چنين فكرهايى داريم، و هيچ مقصدى از مقاصد دنيوى را پيدانمى كنيم كه به تناسب خود احتياج به «فكر» نداشته باشد. كما اينكه، هيچ طالبى را هم نمى‏يابيم كه در طلب مقصود دنيوى خويش، و در طريق نيل به آن به «فكر» نپردازد، و يا نيازى به فكر كردن نداشته باشد. و اگر به تناسب مقصودى كه دارد فكر نكند، و بى‏فكر، يا با فكر خام و ناقص اقدام كند، هم به مقصود نمى‏رسد، زحمتهايش ضايع مى‏گردد، و هم ممكن است علاوه بر اينها به ضررها و گرفتاريها نيز بيفتد. اين از يك سو، و از سوى ديگر، هم خود به لحاظ فكر نكردن يا ناقص فكر كردن خود را مقصر و سزاوار سرزنش و مؤاخذه مى‏داند، هم ديگران. هم خود بر خود خشم مى‏گيرد، هم ديگران. و اين چيزى است كه همه مى‏دانيم.

وقتى در مقاصد پست دنيوى چنين است، چگونه مى‏شود در مقاصد عاليه، مخصوصاً در خصوص مقصد اعلى چنين نباشد؟! يعنى چگونه مى‏شود فكر نكردن، يا ناقص و سطحى فكر كردن موجب حرمانها و خسرانها، ضايع شدن زحمتها، ضررها و گرفتاريها نشود، ونيز، تقصير و خطا محسوب نگردد، و سرزنش و مؤاخذه به دنبال نداشته باشد؟!. (دقت شود) اشارتهاى قرآنى دربسيارى از آيات از اين حقيقت كه گفتيم خبر مى‏دهد. اگر دردقايق اشارات قرآنى تعمق داشته باشيم، به وضوح خواهيم فهميد كه ناديده گرفتن «فكر» و ترك آن در سلوك طريق توحيد، هم موجب حرمانها، خسرانها، گرفتاريها، و هلاكتها در درجات مختلف مى‏گردد، هم موجب ضايع شدن زحمتها در مراتب متنوع مى‏شود، هم خطا و تقصير به حساب مى‏آيد، و بالاخره، حسرت دردناك، و مؤاخذه اخروى را به دنبال خود مى‏آورد.

البته بسيارى از مردم به اين حقيقت توجه نداشته و ندارند، و جهت آن هم دور افتادن از قرآن، و مهجور شدن حقايق قرآنى است. اگر به آيات قرآن برگردند، و در آنها تدبر لازم به عمل آورند، و مدلول اشارات و رموز را مورد دقت قرار دهند، در آنچه گفتيم ترديدى نخواهند داشت.

قرآن براى به راه انداختن فكر انسانهاست نزول قرآن، وتبيين آن بتوسط پيامبر براى مردم، به اين منظور است كه انسانها به «فكر» بپردازند، تا بدانند از كجا آمده‏اند، چگونه آمده‏اند، در كجا هستيد، به كجا مى‏روند، و چگونه بايد بروند؟. آيه 44 سوره نحل را بخوان و خوب تدبر كن كه خطاب به رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم مى‏فرمايد:

«... و أنزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم و لعلهم يتفكرون».

يعنى «... و قرآن را بر تو نازل كرديم تا به مردم آنچه را كه بر آنها فرستاده شده است بيان كنى، باشد كه آنان به فكر بروند و تفكر كنند».

چه بهتر آيه شريفه را مكرر تلاوت كنيم، و هر چه مى‏توانيم در آن دقت نماييم. آيه به صراحت مى‏گويد، كل قرآن، و تك تك آيات آن براى اين است كه من و تو، و هر مخاطب ديگرى را به سوى «فكر» و «تفكر» سوق دهد، و مى‏گويد، و من و تو، و نيز هر مخاطب ديگرى بايد با تلاوت يا شنيدن آيات آن به فكر برويم، و در آنچه بايد، به سير فكرى بپردازيم، تا به آنچه بايد، برسيم.

حال اگر چنين نبود وچنين نشد، يعنى اگر قرآن و آياتش را تلاوت كرديم يا شنيديم، ولى به فكر نرفتيم، دقيقاً وظيفه‏اى را كه در اين مقام داشته‏ايم، و بسيار مهم هم بوده است، ناديده گرفته‏ايم، و رسم بندگى را زير پا گذاشته‏ايم، و راه خطا در پيش گرفته و به لغزش افتاده‏ايم، و حرمان و خسران، و مؤاخذه مقام ربوبى را براى خود كسب كرده‏ايم.

/ 490