مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فكل فرقة من العباد لهم توبة، فتوبة الانبياء من اضطراب السر، و توبة الاولياء من تكوين الخطرات، و توبة الاصفياء من التنفس، و توبة الخاص من الاشتغال بغيرالله، و توبة العام من الذنوب، و لكل واحد منهم معرفة و علم فى اصل توبته و منتهى أمره و ذلك يطول شرحه هيهنا...».

«امام صادق صلوات الله عليه فرمود: توبه از گناه و بازگشت از آن، رشته جذبى است از خداى متعال وكشش عنايت اوست. و بر بنده لازم است در هر حالى از حالات، در هر مقامى از مقامات ،و در هر منزلى از منازل، مداومت بر توبه داشته و على الاتصال در توبه و بازگشت باشد. پس براى هر دسته‏اى ازبندگان خدا توبه‏اى هست. توبه انبياء از اضطراب سر مى‏باشد، يعنى وقتى در سر وجود و حقيقت آنان بلحاظ منزلتى كه نزد حق دارند اضطرابى پيش آمد، توبه آنان بازگشت از آن خواهد بود. و توبه اولياء الهى از خطرات، يا خطورات خاصى است كه در باطن آنان پيش مى‏آيد، يعنى وقتى اين خطرات كه با مقام و منزل عبودى آنان سازگار نمى‏باشد در باطن ايشان پيدا شد، توبه آنان بازگشت از آنها خواهد بود. و توبه اصفياء هم از توجه داشتن به خود كه نوعى تنزل از مرتبت توحيدى و مقام فناء فى‏الحق است، مى‏باشد. و توبه خواص از اشتغال به غير خداى متعال است، يعنى وقتى قلب آنان به غير او مشغول گشت و از او غفلت نمود، بلحاظ اينكه اين اشتغال به غير براى آنان گناه و خطا محسوب است، توبه آنان بازگشت از آن مى‏باشد. و توبه عامه هم از گناهان است. يعنى توبه عوام و افراد معمولى عبارت است از بازگشت آنان از معاصى و حرامها.

هر دسته‏اى از آنها هم نسبت به توبه مخصوص به خود، معرفت و علم داشته و وظيفه خود را شناخته و مى‏داند كه بايد چه بكند و چطور باشد؟ و شرح آن در اينجا بطول مى‏انجامد».

ناگفته نماند كه آنچه در ترجمه اين روايت با توضيح اجمالى گفتيم، فقط يك ترجمه و توضيح ساده است و بس.

مقصود از «اضطراب سر» و توبه و بازگشت از آن در خصوص انبياء، و نيز، مقصود از «تكوين خطرات» و توبه از آن در خصوص أولياء، و همچنين، منظور از «تنفس» يا «تنفيس» و توبه از آن در خصوص أصفياء كه در روايت ذكر شده، براى ما روشن نيست و حقيقت امر را آنچنان كه هست نمى‏توانيم بيابيم، مگر با يك تصور يا تصوير ذهنى تاريك و مبهم ،و يا با يك نوع تعقل و حركت عقلى. و پيداست كه واقعيت، غير آن هست كه در تصور يا تصوير مى‏آيد، و اصولا تصور، تصوير، و تعقل با عقل جزئى را به آنجاها راه نيست. لذا بايد تصور يا تصوير ذهنى و يا معقول خود در حد خود ببينيم و واقعيت را بالاتر از آن، و در تعبير صحيح‏تر، واقعيت و حقيقت را غير از آن.

بايد متوجه باشيم كه اين قبيل اشارات و نكته‏ها، به حالات و منزلتهايى ناظر است كه در فهم ما بلحاظ قصور ما نمى‏گنجد.




  • نكته‏ها چون تيغ پولاد است تيز
    پيش اين الماس بى اسپر ميا
    كز بريدن تيغ را نبود حيا



  • گرندارى تو سپر واپس گريز
    كز بريدن تيغ را نبود حيا
    كز بريدن تيغ را نبود حيا



(دفتر اول مثنوى)

و نيز لازم است از توجيه و تأويل نادرست كه براساس ادراكات محدود ما مى‏باشد، اجتناب كنيم.




  • خويش را تأويل كن نه اخبار را
    مغز را بدگوى نى‏گلزار را



  • مغز را بدگوى نى‏گلزار را
    مغز را بدگوى نى‏گلزار را



(دفتر اول مثنوى)

مقصود هر چه باشد، اين بيان از امام سلام الله عليه بخوبى حكايت از درجات توبه و مراتب بازگشت مى‏كند و به وضوح از اين امر خبر مى‏دهد كه براى هر مقامى، توبه‏اى و براى هر كسى، بازگشتى هست.

تذكر اين نكته را لازم مى‏بينيم كه در اين روايت به درجات و مراتب توبه در يك بيان كلى اشاره رفته است و اما جزئيات درجات و مراتب آن، بسيار زياد است، كما اينكه در هر كدام از درجات و مراتب نيز

/ 490