برف زمستان - لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر) - نسخه متنی

مهدی سهیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













برف زمستان

نيمشب همدم من ديده ي گريان منست

ناله ي مرغ شب از حال پريشان منست

در همه عمر دمي خاطر من شاد نبود

گريه انگيز تر از مهر من آبان منست

خنده ها بر لب من بود و کس
آگاه نشد

زين همه درد خموشانه که بر جان منست

به بهارم نرسيدي به خزانم بنگر

که به مويم اثر از برف زمستان منست

غافل از حق شدم و قافله ي عمر گذشت

ناله ام زمزمه ي روح پشيمان منست

گر به سرچشمه ي توحيد رسم جاويدم

ورنه هر لحظه ي من نقطه پايان
منست

در بر عشق بسي دم زدم از رتبت
عقل

گفت خاموش که او طفل دبستان
منست




/ 112