قارون چه شد شداد کو ؟ - لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر) - نسخه متنی

مهدی سهیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













قارون چه شد شداد کو ؟


خواهم برآرم نعره يي در سينه ام فرياد کو

شيري به بند افتاده ام جولانگه آزاد کو

باشد به تيرم برزند گر اين قفس
را بشکنم

من سينه را کردم سپر بي باکي صياد کو

گفتم سليمان را دهم از جور ديوان
آگهي

اي واي من هد هد چه شد پيک
سريع باد کو

من کاغذين پيراهني از خون دل پوشيده
ام

اما کجا بايد شدن آن بارگاه داد کو

ر گوشه نا آسوده يي با خاطر فرسوده يي

در مردم چشمان نگر جز مردمي ناشاد کو

ويرانه شد آبادها خود نوحه شد فرياد ها

ي نوحه گر آخر بگو در سينه ها فرياد کو

اي روزگار بي امان بيداد و دادت بگذرد

فرعون کو قيصر کجا قارون چه شد
شداد کو ؟




/ 112