احتراز شود و مطلقاً ازكارهايى كه موجب وهن مذهب است ، بايد احتراز شود. در وقوفين ،متعابعت از حكم
قضات اهل سنّت لازم و مجزى است ، اگر چه قطع به خلاف داشته باشيد.(228)5- درباره شركت در نماز جماعت و انجام اعمال عبادى طبق مذهب اهل سنّت مى فرمايد:خارج شدن از مسجدالحرام يا مسجد مدينه به هنگام شروع نمازجماعت جايز نيست و بر شيعيان واجب است كه با
آنان نماز جماعتبخوانند.براى شركت در جماعت اهل سنّت ، چنانچه شخص براى تقيه مطابق آن ها وضو بگيرد و دست بسته نماز بخواند و
پيشانى بر فرش بگذارد، نمازش صحيح است و اعاده ندارد.(229)6- در مورد مُهر گذاشتن در هنگام سجده ، در مسجدالحرام ومسجدالنبى (ص ) مى فرمايد:در مسجد الحرام و مسجد رسول اللّه مُهر گذاشتن و سجده كردن برآن حرام است و نماز اشكال پيدا مى
كند.(230)7- درباره اذان مى فرمايد:گفتن (اَشْهَدُ اءَنَّ عَلِيّاً وَلِىُّ اللّهِ) جزو اذان و اقامه نيست و درجايى كه خلاف تقيه است
گفتن آن حرام است و نبايدبگويد.(231)
حجّ ابراهيمى
بدون ترديد، يكى از مهم ترين دستاوردهاى نهضت امام خمينى (قدسره ) احياى حج ابراهيمى محمدى (ص ) است .حج كه تجلّى گاه عظمت و اقتدار پيروان دين حنيف ، مظهر وحدت و اخوت اسلامى ،كانون يكتاپرستى و مركزفرياد برائت از شرك و بت پرستى است ، درطول قرن ها به وسيله حكومت هاى ستمگر، بويژه حاكميت وهّابى ها
در سال هاى اخير و... روح حقيقى خود را از دست داده ، ازمسير اصلى خود منحرف گشته بود.مجاهدت هاى طاقت فرسا و بيدارگرى هاى مستمر حضرت امام (قدسره ) حج را از غربت و مهجوريت درآورده ، به
سوى حج ابراهيمى محمدى (ص ) سوق داد و به آن حيات دوباره بخشيد، امام (قدس ره )مى فرمايد:حج ابراهيمى محمدى (ص ) سال هاست غريب و مهجور است ، هم ازجهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سياسى و
اجتماعى و حجاج عزيز تمامى كشورهاى اسلامى بايد بيت خدا را در همه ابعادش ازاين غربت درآورند...(232)امام خمينى (قدس ره ) با اتكا به خداوندمتعال ، توسل به اهل بيت عصمت و طهارت (ع ) ابهت دو قدرت شرق وغرب
را در هم شكست و معناى (قِي اماً لِلنّ اسِ)(233)بودن كعبه و حج و حقيقت برائت از مشركان را به جهانيان
عرضه كرد. در اين جا پاره اى از ديدگاه هاى آن امام راحل (قدس ره ) را درباره حج ابراهيمى در محورهاى
زير پى مى گيريم .
بعد معنوى حج
در انديشه امام خمينى (قدس ره ) (حج ) كانون معارف الهى ... پيام آور طرح و تاءسيس جامعه اى به دور ازرذائل مادى و معنوى ... تجلّى و تكرار همه صحنه هاى عشق آفرين زندگى يك انسان و يك جامعه متكامل در
دنياست ؛ و مناسك حج ، مناسك زندگى است ).(234) ايشان سفر حج را سفر به سوى خداى تبارك و تعالى دانسته ،
جهات معنوى آن را چنين ترسيم كردهاست :جهات معنوى حج بسيار است و مهم آن است كه حاج بداند كه كجا مىرود و دعوت كى را اجابت مى كند و ميهمان
كيست و آداب اين ميهمانى چيست و بداند هر خودخواهى و خودبينى ، با خدا خواهى مخالف است وبا هجرت الى
اللّه مباين و موجب نقض معنويت حج است و اگر همين يك جهت عرفانى و معنوى براى انسان دست بدهد و لبيك
به راستى مقرون به نداى حق تعالى تحقق حقيقى يابد، انسان در همه ميدانهاى سياسى و اجتماعى و فرهنگى و
حتى نظامى پيروز مى شود وبراى چنين انسانى ، شكست مفهومى ندارد.(235)