روحانيت ارائه كرد، به اسلام ، حيات دوباره داد، به امّت اسلامى عزّت و عظمت بخشيد، با صـدور
اعلاميه ها، پيام ها و موضعگيرى هاى مناسب ، ابرقدرت ها را به زانو درآورد، به حوزه ها و روحانيت ،
مجد و شوكت بخشيد؛ خدمات آن سفر كرده در ابعاد گوناگون اجتماعى ، سياسى ، علمى ، فرهنگى و... در نوع
خود بى نظير است .در ايـنـجا به مناسبت موضوع ، بعضى از خدمات علمى ، فكرى و فرهنگى امام خمينى (ره) نـسـبـت بـه عـالم
اسـلام ، حـوزه هـاى عـلمـيـه و روحـانـيـت را، در بـازگرداندن عزّت و حفظ اسـتـقـلال بـيـشـتر آن
، ايجاد تحوّل در فقاهت و اجتهاد و... تربيت و پرورش صدها مجتهد، صاحب نظر و بى نياز از تقليد و به جاى
گذاشتن آثار و تاءليفات متعدّد، بيان مى كنيم .
خدمات امام (ره) به حوزه ها و روحانيت
امام خمينى (ره) در راه حفظ اسلام و مصالح آن به روحانيت و حوزه هاى علميه ، بسيار عنايت داشـت و خـودرا خـدمـتـگـزار آنان مى دانست و نسبت به عالمان دين در اين راه بسيار متواضع بود. مرحوم آية الله
سيد رضا بهاءالدينى مى فرمايد:امـام از هـمـان ابـتـدا، تـا وقـتـى كـه آمـد جـمـاران ، خـدمـتـگـزار روحـانـيـت بـود...احـتـرام و تـجـليـل از روحـانـيـت ، ازطـرف ايشان سابقه اى طولانى دارد. كسى قادر نبود اهانتى به
روحانيت بكند.(66)
آية الله سيد عزّالدين زنجانى مى فرمايد:مـا افـراد حـوزه ، بـايـد بـيش از هر كس ديگر، خود را مديون حضرت امام بدانيم ؛ چرا كه ايشان بيش از
هر جاى ديگر به حوزه ها خدمت كرده اند.(67)
همچنين مى فرمايد:كارى كه ايشان براى عالم اسلام و حوزه هاى علميه انجام دادند، از آن زمان تاكنون مشابه نـداشـتـه
اسـت . در بـعـد فـقـه ، فـلسـفـه ، عـرفـان ، اخـلاق و مـسـائل اجتماعى ، بزرگان زيادى داشته ايم كه
هر يك منشاء آثار بزرگ و خدمات ارزنده اى هم بوده اند؛ اما من حيث المجموع چنين شخصيتى را هرگز
نداشته ايم .(68)
بعضى از خدمات امام راحل (ره) به حوزه ها و روحانيت عبارتند از:
الف ـ بازسازى حوزه و حفظ روحانيت
حـضـرت امـام (ره) بـقـاى سازمان روحانيت را براى حفاظت از دين ، ضرورى و فقدان آن را مـضـرّ مى دانست و بر اين باور بود كه : (اسلام تا آخر احتياج دارد به اين علما، اين علما اگـر نـبـاشـند اسلام از بين
مى رود. اين ها كارشناسان اسلام هستند و حفظ كردند اسلام را تـاكـنـون و بـايـد اين ها باشند تا
اسلام محفوظ بماند.)(69) و (آن كه با عنوان روحـانـيـيـّن و آخـونـد، مـخـالف اسـت آن دشمن شماست ... اگر
گفتند اسلام منهاى روحانيت ، بـدانـيـد بـا اسـلام هـم مـوافـق نـيـسـتـنـد. ايـن هـا را بـراى گول
زدن مى گويند. اين ها اگر اين دژ را بشكنند، دنبالش اسلام رفته است ...+.)+70
)ايشان در كنار تكيه بر حفظ روحانيت و حوزه ها، به بازسازى ، اصلاح و ايجاد نظم و انـضـبـاط در آن
نـيـز عنايت خاصى داشته و پافشارى مى كرد كه : (در حوزه هاى علميه نـظم و انضباط برقرار سازيد... اگر
شما منظّم و مهذّب شويد، همه جهات شما تحت نظم و تـرتـيـب بـاشـد، ديـگـران بـه شما طمع نمى كنند؛
راه ندارند كه در حوزه هاى علميه و جامعه روحانيت نفوذ كنند.)(71)
ب ـ بازگرداندن عزّت و شوكت
بـيـگـانـگان و ابرقدرت ها در طول تاريخ ، روحانيت را سدّ راه منافع خود مى ديدند و از نـاحـيه آن ها صدمات فراوانى ديده اند، همواره درصدد تضعيف و منزوى كردن آن ها برمى آمدند و عزّت و شوكت آنان را
مورد هجوم قرار مى دادند؛ زيرا سازمانى كه مى تواند مردم را در مقابل قدرت هاى خارجى ، بسيج كند،
روحانيت است . از اين رو، هدف آن ها اين بود كه رسـانـه هـاى گـروهى ، مطبوعات ، راديو، تلويزيون ،
سينما و... همه در خدمت قدرت هاى بـزرگ ، بـر ضـد روحـانـيـت و در جـهـت بـى آبـرو كـردن آن هـا عـمـل