همانا كه دولت دنيا پس از چموشى كردن و بدركابى با ما به ما مهربان گردد همچون شترى كه بچه شيرخوار خود را گاز گيرد. و در پى آن اين آيت شريفه فروخواند: و ما بر آنيم تا بر آنان كه در روى زمين ناتوان شمرده شده اند منت بنهيم و آنها را پيشوا گردانيم و وارثان جهان سازيم.
حکمت 201
از خدا بترسيد همچون ترسيدن كسى كه از همه وابستگيهاى گيتى رسته، دامان همت به كمر زده و تند و چابك به كوشش و تلاش پرداخته است، و در مهلت زندگانى از روى ترس به كار پيشدستى نموده و بروى آوردن قرارگاهش، و عاقبت و پايان آمدن و رفتنش انديشيد.
حکمت 202
بخشندگى پاسدار آبروها است، و بردبارى براى نادان مهار و سرپوش است، و گذشت و بخشايش زكات پيروزى است، و جزا و پاداش آنكس كه به تو بى وفائى مى كند، تنها دورى گزيدن از او است، و در كارها با ديگران مشورت كردن و راى زدند همانا چاره جوئى و ره به مقصد يافتن است، و آنكه به راى خويش بس كند به خطر درافتد، و شكيبائى سختيهاى روزگار را سهل و آسان مى سازد، و بى تابى و ناشكيبائى، دستياران زمان است، و بهترين و بزرگترين توانگرى ترك آرزوها است، و بسا عقل و خرد كه اسير و گرفتار هوا و هوسى است كه بر او فرمانروا است، و از رسيدن و به كار نيك دست يافتن نگاه داشتن تجربه و آزمايش است، و دوستى با مردم خود به خود نزديكى و خويشاوندى به بار مى آورد، هيچگاه خاطر خود را از دلتنگ و رنجيده، آسوده مدار.
حکمت 203
يكى از رشكبران و حسدورزان به خرد آدمى، عجب و خودپسندى او است.