زبير همواره مردى از خاندان ما اهل بيت بود تا هنگامى كه پسر نافرخنده اش عبدالله پديد آمد.
حکمت 445
پسر آدم را چه نازيدن و خودستايى كردن كه اولش منى و آخرش مردار بدبو است، نه از عهده روزى خود برمى آيد، و نه مى تواند مرگ را از خويشتن دفع نمايد.
حکمت 447
از امام عليه السلام پرسيدند: برترين شاعر زمان كيست؟ فرمود: اين شاعران در يك راه و يك ميدان معين توسن قريحه را نيازموده اند تا در پايان كار شناخته و معلوم شود كه پرچم پيروزى از آن كيست، ولى اگر ما ناگزير از برترى دادن باشيم در اين صورت پادشاه گمراهان بر ديگران برترى دارد، سيدرضى فرمايد: مراد حضرت از ملك ضليل امروالقيس است.
حکمت 448
آيا آزادمردى نيست كه اين ته مانده طعام در دهان را به اهل و خواهانش واگذارد؟ (به دنياپرستان) همانا كه بهاى نفوس شما جز بهشت نيست، پس جان خويشتن مفروشيد مگر به آن.
حکمت 449
دو جوينده و آزمندند كه سير نمى شوند، خواستار دانش و خواستار دنيا.
حکمت 450
ايمان آن است كه راست گوئى اگر چه زيان به تو رساند در آن جائى كه دروغ گفتن تو را سود بخشد راست را بر دروغ اختيار كنى، و اينكه گفتارت از كردارت بيشتر نباشد، و اينكه در سخن گفتن درباره ديگرى از خدا بترسى.