تاءثير عبادات در تربيت - تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی - نسخه متنی

اکبر دهقان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

براى حساب قيامت باقى مى ماند. بنابر اين بر هر انسان مؤمن لازم است مواظب و مراقب نفس خويش باشد كه گناه نكند و فرائض الهى از او ترك نشود. قرآن مى فرمايد: و وضع الكتاب فترى المجرمين مشفقين مما فيه و يقولون يا ويلتنا ما لهذا الكتاب لايغادر صغيرة و لا كبيرة الا احصاها و وجدوا ما عملوا حاضرا و لا يظلم ربك احدا(214) و كتاب نهاده مى شود پس مجرمين را مى بينى كه از آنچه در نامه عملشان به ثبت رسيده ترسانند و مى گويند: اى واى اين كتاب چگونه هيچ امر كوچك و بزرگ را فرو نگذاشته مگر آنكه آن را به شمار آورده است و همه اعمالشان را حاضر مى يابند و پروردگارت به هيچ كس ظلم نمى كند. يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا و ما عملت من سوء تودلو انّ بينها و بينه امدا بعيدا(215) روز قيامت هر كسى هر عمل خيرى را انجام داده حاضر مى يابد و نيز هر عمل بدى را مرتكب شده حاضر مى يابد و آرزو مى كند كه بين او و عملش فاصله زيادى باشد. ما يلفظ من قول الالديه رقيب عتيد. هيچ سخنى را بر زبان نياورده جز اين كه (براى ثبت آن ) فرشته اى حاضر و مراقب است .

قال على عليه السلام : رحم اللّه عبدا راقب ذنبه و خاف ربّه (216) خداوند رحمت كند بنده اى را كه مواظب نفس خويش باشد (گناه نكند) و از خداوند خود بترسد.

غزالى گويد: شخص مراقب بايد به حركات و سكنات خود توجه كند ببيند آيا كارهاى او براى خداوند است يا براى هوا و هوس ، و كم ترين چيزى كه به آن مى رسد اين است كه بداند اگر آن كار مباح است و لكن مقصود نيست آن را ترك كند چرا كه پيامبر مى فرمايد: من حسن اسلام المرء تركه ما لا يعنيه (217) قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله : عّودوا قلوبكم الترقب و اكثروا التفكر و الاعتبار(218) دل هايتان را به انتظار و مراقبت عادت دهيد و بسيار بيانديشيد و پند گيريد.

مرحوم فيض كاشانى مى فرمايد مراقبت دو قسم است :

1. مراقبت كسانى كه به پايه تقرب رسيده اند و از مقربين محسوب مى شوند؛ به اين است كه از عظمت و جلال خدا كاملا مراقبت مى كنند و قلب را مستغرق جلال او مى دانند و از هيبت او شكسته حالند و نمى توانند به ديگرى توجه كنند و اين افراد كسانى اند كه به غير از خدا نظرى ندارند و خداوند كارهاى ديگر آنان را كفايت مى كند.

2. مراقبت مردم پرهيزكار كه اصحاب يمين اند و آن ها مردمى هستند كه كاملاً مى دانند خدا از ظاهر و باطنشان با خبر است و ملاحظه جلال و جمال او آنان را به وحشت نيانداخته و دل هاشان به حد اعتدال باقى است و از هر عملى كه باعث افتضاح عالم آخرت آن ها مى شود خوددارى مى نمايند.(219)

تاءثير عبادات در تربيت

انسان وقتى عبادتى را خالصانه و با حضور قلب انجام مى دهد بعد از آن ، نورانيت و صفاى ديگرى در قلب خويش احساس مى كند. ميل او به خوبى ها بيشتر مى شود و تنفّر او از بدى ها افزون مى گردد خود را به خوبى ها نزديك تر مى بيند و روح خضوع و تواضع و عبوديت و تسليم در برابر حق را در خود زنده مى بيند. عبادات يك اثر مشترك دارند و هر كدام يك تاءثير خاص دارند اثر مشترك آن ها پرورش روح خضوع و تزكيه جان انسان است .

حضرت رضا عليه السلام درباره آثار عبادت به طور كلى مى فرمايد: فان قال فلم تعبّدهم ؟ قيل لئلاّ يكونوا ناسين لذكره و لا تاركين لادبه و لا لاهين عن امره و نهيه اذا كان فيه صلاحهم و قوامهم فلو تركوا بغير تعبّد لطال عليهم الامد فقست قلوبهم (220) اگر كسى بگويد: چرا خداوند به بندگانش دستور عبادت داده ، آيا نياز به عبادت آنها دارد؟ در پاسخ گفته مى شود: اين به خاطر آن است كه ياد خدا را به فراموشى نسپارند و ادب را در پيشگاه او ترك نكنند و از امر و نهى او غافل نشوند چرا كه در آن صلاح و قوام آن هاست و اگر مردم بدون پرستش و عبادت رها شوند مدّت زيادى به آن ها مى گذرد(221). (و از ياد خدا غافل مى شوند) و در نتيجه دل هاى آن ها قساوت پيدا مى كند.

عن ابى عبداللّه قال : قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله : اعمل بفرائض اللّه تكن اتقى الناس (222).

امام صادق از پيامبر نقل مى كند كه فرمود: به واجبات خدا عمل كن تا پرهيزكارترين مردم باشى .

عن ابى عبداللّه قال : قال تبارك و تعالى : ما تحبّب الّى عبدى باحبّ ممّا افترضت عليه (223) امام صادق فرمود: خداى تبارك و تعالى مى فرمايد: بنده من با چيزى محبوب تر از انجام آنچه بر او واجب كرده ام به

/ 117