الگوهاى تربيتى در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام - تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی - نسخه متنی

اکبر دهقان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تربيت و تزكيه مردم است كه مردم با عمل كردن به اين دستورات و فرامين قرآن بتوانند به فضايل و مكارم اخلاق دست يابند از جمله به پيامبر مى فرمايد: خذالعفو واءمر بالعرف و اعرض عن الجاهلين (401) با آن ها مدارا كن و عذرشان را بپذير و به نيكيهادعوت كن و از جاهلان روى بگردان و با آن ها ستيزه مكن .

الگوهاى تربيتى در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام

اميرالمؤمنين عليه السلام كه خود نمونه اى كامل در اخلاق وتربيت نفسانى است و زندگى ورفتار واخلاق واعتقاد او سرمشق و درس براى همه مسلمين است چهار پيامبر بزرگوار را به عنوان اسوه و الگو معرفى مى كند كه عبارت است از: پيامبراكرم صلّى اللّه عليه و آله ، حضرت موسى عليه السلام ، حضرت داوود عليه السلام وحضرت عيسى عليه السلام مى فرمايد: كفايت مى كند تو را كه از رسول گرامى اسلام (در رفتارش با دنيا) پيروى كنى و نكوهش و عيب جوييش تو را دلالت و راهنمايى مى كند به بسيارى رسوائى و زشتى هاى دنيا زيرا كه اطراف و اكناف آن (مال و منال دنيا و عشق و دلبستگى به آن ) از آن حضرت گرفته شده و براى غير او مهيّا گشته و آن حضرت از نوشيدن شير گواراى آن باز داشته شد و از زر و زيورش دور گرديده شده .

و لقد كان فى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله كاف لك فى الاسوه و دليل لك على ذم الدنيا و عيبها و كثرة مخازيها و مساويها. اذ قبضت عنه اطرافها و وطئت لغيره اكنافها و فطم عن رضاعها و زوى عن زخارفها و اگر در مرتبه ثانى بخواهى از (رحمت هاى الهى برخوردار شده و در زمره خاصان محسوب شوى ) از موساى كليم عليه السلام پيروى كن آنجا كه گفت : پروردگارا! من به آنچه از خير و نيكويى به سويم بفرستى نيازمندم .

به خدا سوگند موسى از خدا جز نانى كه بخورد نخواست ، زيرا كه خوراك او گياهان زمين بود به طورى كه از لاغرى شكم و كم گوشتى سبزى گياهان از اندرون وپوست شكمش ديده مى شد.

و ان شئت ثنيت بموسى كليم اللّه عليه السلام حيث يقول :*((* رب انّى لما انزلت الّى من خير فقير و اللّه ما ساله الا خبزا ياءكله لانه كان ياكل بقلة الارض و لقد كانت خضرة البقل ترى من شفيف صفاق بطنه لهزاله و تشذب لحمه *))* و در درجه سوّم اگر مى خواهى از حضرت داوود عليه السلام كه داراى مزامير بود وقارى اهل بهشت است آن حضرت به دست خويش از ليف خرما زنبيل ها بافته به رفقا و به همراهان خودمى دادومى فرمود: كدام يك از شما در فروش اين ، مرا يارى مى كند؟ (پس دوستانش آن ها را برايش فروخته و از بهايش نان جوين بود خريدارى مى كردند) و خوراك آن حضرت يك دانه از همان قرص هاى جوين بودكه از بهاى آن زنبيل ها تهيه شده بود.

*((*و ان شئت ثلّثت بداود صاحب المزامير و قاريى اهل الجنة فلقد كان يعمل سفائف الخوص بيده ويقول لجلسائه ايكم يكفينى ببيعها؟ و ياكل قرص الشعير من ثمنها*))* واگر در عيسى سخنى دارى ومى خواهى از او پيروى نمايى ؛ فرزند مريم سنگ خارا را بالش مى ساخت . لباس زبر ودرشت مى پوشيد، طعام خشن و غير نرم ميل مى فرمود. نان خورشش گرسنگى بود. چراغش در شب ، روشنى ماه بود وسايه بان وپناهگاهش در زمستان مركز طلوع و غروب آفتاب بود. ميوه خوشبويش گياهى بود كه براى بهايم وچهارپايان مى روئيد. نه زنى داشت كه او را به فتنه افكند، نه فرزندى كه او را غمناك سازد و نه مالى كه او را از ياد خدا غافل سازد ونه طمعى كه او را خوار سازد مركبش دو پايش ، و خدمتكارش دو دستش بود. همه جا پياده مى رفت وهركارى را خودش انجام مى داد.

*((*و ان شئت قلت فى عيسى ابن مريم عليه السلام فلقد كان يتوسد الحجر و يلبس ‍ الخشن و ياكل الجشب و كان ادامه الجوع و سراجه باالليل القمر و ظلاله فى الشتاء مشارق الارض و مغاربها و فاكهته و ريحانه ما تنبت الارض للبهائم و لم تكن له زوجة تفتنه و لاولد يحزنه و لامال يلفته و لاطمع يذّله دابّته رجلاه و خادمه يداه *))* بعد از جملاتى حضرت مى فرمايد: البته در روش پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله چيزى است كه معايب و رسوائى هاى جهان را به تو نشان مى دهد زيرا كه آن حضرت با اهل بيتش در گرسنگى به سر بردند و با آن مقام ارجمندى كه او نزد خدا داشت از زيورهاى آن كناره گرفت . پس بيننده بايد به عقل خود مراجعه كند و بنگرد

/ 117