حضرت نوح عليه السلام اولين پيامبر اولوا العزم است كه ساليان طولانى به هدايت و تربيت مردم پرداخت .به قول قرآن فلبث فيهم الف سنة الاخمسين عاما(371) او در ميان آن ها950 سال به تبليغ و ارشاد و تربيت مردم مشغول بود و گروه اندكى به او ايمان آوردند كه حدود 80 نفر از ايمان آورندگان به شريعت نوح بودند.امّا مردم در برابر راءفت و دلسوزى اين پيامبر توهين و خشونت روا مى داشتند كه قرآن مى فرمايد: قال الملا من قومه انا لنريك فى ضلال مبين اشراف قومش گفتند: تو را در گمراهى آشكار مى بينيم ، امّا حضرت نوح بالحنى آرام و متين و برخاسته از شكيبايى و حلم مخصوص به پيامبران در پاسخ آن ها گفت : من نه تنها گمراه نيستم بلكه هيچ گونه نشانه اى از گمراهى در من وجود ندارد ولى من فرستاده پروردگار جهانيانم قال يا قوم ليس بى ضلالة و لكنّى رسول من رب العالمين (372) قرآن كريم به اهانت هايى كه به اين بزرگوار نمودند در آيات مختلف اشاره مى كند از جمله : و ما نراك اتبعك الا الذين هم اراذلنا(373) گاهى مى گفتند: ما نمى بينيم كسى از تو پيروى كند مگر يك مشت اراذل و اوباش .يا نوح قد جادلتنا فاكثرت جدالنا فاءتنا بما تعدنا ان كنت من الصادقين (374) اى نوح ! زياد با ما سخن گفتى و *((*پرحرفى كردى *))* اگر راست مى گويى ، عذابى را كه وعده مى دهى بياور.و يصنع الفلك و كلما مر عليه ملا من قومه سخروا منه (375) او مشغول ساختن كشتى بود هرگاه گروهى از قومش از كنارش عبور مى كردند او را مسخره مى كردند.آن قدر اين پيامبر بزرگ الهى را ناراحت نمودند كه در برابر اين همه اهانت عرض كرد:رب انصرنى بما كذّبون (376) پروردگارا! در مقابل تكذيب آن ها مرا يارى كن . به خاطر اين همه صبر و استقامت و شكيبايى خداوند امتيازى و افتخارى در قرآن به او داده كه براى هيچ كدام از انبيا آن امتيازوافتخار را اعطا نكرده و آن اين كه مى فرمايد سلام و درود بر نوح باد در ميان جهانيان سلام على نوح فى العالمين (377) چه افتخارى از اين برتر و بالاتر كه خداوند متعال بر او سلام مى فرستد: جالب اين كه (العالمين ) (به مقتضاى اين كه جمع است و تواءم با الف و لام ) آن چنان معناى وسيعى دارد كه نه تنها همه انسان ها بلكه عوالم فرشتگان و ملكوتيان را نيز ممكن است در بر گيرد.
2. ادب حضرت ابراهيم عليه السلام
قرآن كريم رفتار و كردار و گفتار و سيره پسنديده حضرت ابراهيم عليه السلام را به عنوان اسوه ذكر فرموده و آن قدرى كه از اين پيامبر بزرگوار بعد از حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله ستايش و تمجيد شده از ديگر انبيا به اين عظمت ياد نشده است .اين پيامبر در مقام معرفى پروردگار در مقابل مردم بت پرست گويد: خداوند من كسى است كه مرا خلق كرد وهدايت نمود و خداوند من كسى است كه مرا غذا مى دهد وسيراب مى كند الذى خلقنى فهو يهدين و الذى يطعمنى و يسقين خيرات وبركات را از خداوند مى داند آن گاه وقتى به مساءله مرض مى رسد به خودش نسبت مى دهد نه به خداوند:فاذا مرضت فهو يشفين چون در مقام ثناء و ستايش است مناسب نبود مرض و بيمارى را به خداوند نسبت دهد گر چه مرض بى ارتباط با او نيست بلكه سياق كلام براى بيان اين معنى است كه شفاى از مرض ، رحمت و عنايت اوست .(378) اين پيامبر واجد بسيارى از صفات برجسته انسانى بود كه قرآن بدان اشاره مى كند بلكه تمام صفات يك انسان كامل در او جمع بود كه قرآن از او به عنوان يك امت ياد نموده انّ ابراهيم كان امّة قانتا للّه (379) ابراهيم به تنهايى يك امت و مطيع خداوند بود يا اين كه مى فرمايد: ان ابراهيم لحليم اوّاه منيب