فصل سوّم : تربيت عقلانى - تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی - نسخه متنی

اکبر دهقان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه آيا خداوند محمد صلّى اللّه عليه و آله رادر اين امر، بزرگ شمرده يا كوچگ گرفته است ؟ اگر گويد:كوچك گرفته به خداى بزرگ سوگند كه دروغ گفته و بهتان بزرگ زده (زيرا كه ممكن نيست خداوند به اشرف مخلوقات خود توجه نكند) و اگر گويد: او را گرامى داشته و بزرگ شمرده پس بايد بداند كه غير آن حضرت را كه جهان را برايش وسيع نموده كوچك داشته و بزرگ ترين و مقرب ترين بندگانش را از آن دور نموده است .

و لقد كان فى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله ما يدّلك على مساوى الدنيا و عيوبها اذجاع فيها مع خاصّته و زويت عنه زخارفها مع عظيم زلفته فلينظر ناظر بعقله اكرم اللّه محمّداًبذلك ام اهانه فان قال اهانه فقد كذب و اللّه العظيم و اتى بالافك العظيم و ان قال اكرمه فليعلم ان اللّه قد اهان غيره حيث بسط الدنيا له و زواها عن اقرب الناس منه (402)

فصل سوّم : تربيت عقلانى

ارزش و اهميت تربيت عقلانى

موضوع تربيت عقلانى از مهم ترين موضوعات و مسايل فرد و جامعه است و امرى است كه سرنوشت زندگى بشر بدان وابسته است . هر فرد يا امّتى با استفاده از تربيت عقلانى مى تواند وضع حال و آينده خويش را روشن سازد و آرمان هايش را محقق نمايد. از طريق تربيت و پرورش نيروى عقلانى است كه مى شود قواى روحى انسان را به نحو شايسته به حد كمال رساند و در سايه به كار انداختن عقل و استفاده صحيح از آن ، انسان واقعيت و حقيقت خويش ‍ را مى شناسد و از ديگر موجودات برتر مى شود.

از نظر شيعه اماميه عقل به عنوان يكى از چهار منبع و مدرك مهم استنباطات فقهى به شمار مى رود و نيز يكى از راه هاى شناسايى اخبار ناسازگار است بدين معنى كه هر روايت قابل قبول عقل را بايد پذيرفت و هر روايت معارض ‍ و مخالفت عقل را بايد رها كرد.

مرحوم علامه طباطبايى مى فرمايد: شما اگر كتاب الهى را تفحص نموده و در آياتش دقت كنيد بيش از 300 آيه رامى بينيدكه مردم را به تفكر و تذكر و تعقل دعوت نموده يا به پيامبر استدلالى را براى اثبات حقى يا از بين بردن باطلى مى آموزد.

مفهوم عقل

عقل در اصل ازعِقال به معنى طنابى است كه بر پاى شتر مى بندند تا حركت نكند و از آن جا كه نيروى خرد، انسان را از كارهاى ناهنجار باز مى دارد اين واژه بر آن اطلاق شده است (403). لذا پيامبر گرامى اسلام در معناى عقل چنين مى فرمايد: ان العقل عقال من الجهل و النفس مثل اخبث الدواب فان لم تعقل حارت فالعقل عقال من الجهل (404) تحقيقا كه عقل بازدارنده انسان است از نادانى و نفس انسان مانند خبيث ترين حيوانات است كه اگر عقال نشود و بند نگردد هلاك مى شود.

بعضى عقل را به معناى (حجر) و منع تفسير كرده اند و بعضى ديگر عقل را به معناى علم به صفات اشيا از حسن و قبح كمال و نقصان دانسته اند. مجمع البحرين در تفسير عاقل گويد: او كسى است كه مى تواند نفس خود را كنترل كند واز هوا وهوس بازدارد. ممكن است بگوييم : ريشه اصلى همان منع و بازداشتن است و لذا هنگامى كه زبان كسى بند بيايد عرب مى گويد اعتقل لسانه وبه (ديه ) نيز عقل گويند چرا كه جلو خون ريزى بيشتر را مى گيرد و (عقيله ) به زنى گفته مى شود كه داراى عفت و حجاب و پاكدامنى است .

حقيقت عقل

مرحوم علامه طباطبايى مى گويد:اصل در معناى عقل ، بستن و نگه داشتن است و به اين مناسبت ادراكى كه انسان به آن دل مى بندد و چيزى را به آن درك مى كند عقل ناميده مى شود و همچنين است قوه اى كه گفته مى شود يكى از قواى انسانى است و به واسطه آن خير و شر و حق و باطل را از يكديگر تشخيص مى دهد عقل نام دارد و مقابل آن جنون و سفه و حمق و جهل است . الفاظى كه در قرآن كريم در انواع ادراك استعمال شده زياد است و شايد به بيست لفظ برسد مانند ظن ، حسبان ، شعور، ذكر، عرفان ، فهم ، فقه ، درايه ، يقين ، فكر، راءى ،زعم ، حفظ، حكمت ، خبرت ، شهادت ، عقل و مانند فتوى ، قول و بصيرت كه ملحق به آن هاست (405).

در بيان ديگرى مى گويد:عقل آن چيزى است كه انسان را به سوى حق هدايت مى كند و علامتش اين است كه انسان از حق تبعيت و پيروى كند به خاطر اين كه قرآن كريم اعراض از روش و مرام حضرت ابراهيم را سفاهت و حماقت دانسته است و من يرغب عن ملة ابراهيم الامن سفه نفسه (406) چه كسى جز افراد سفيه و نادان از آيين

/ 117