خدا چيست ؟ - تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی - نسخه متنی

اکبر دهقان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اعتبارى باشد. از باب نمونه خداوند در قرآن مى فرمايد: من عمل صالحا فلنفسه و من اساء فعليها ثم الى ربكم ترجعون (862) هر كس عمل صالحى انجام دهد سودش به خود او خواهد رسيد و هر كس عمل زشتى مرتكب شود به زيان خودش عمل كرده ، آن گاه همه شما به سوى پروردگارتان رجوع خواهيد كرد يا اين كه مى فرمايد: الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا للّه و انا اليه راجعون (863) كسانى كه به هنگام مصيبت مى گويند: ما مملوك خدا هستيم و به سوى او رجوع خواهيم كرد.

به هر حال رجوع الى اللّه و استكمال نفس ، امورى واقعى هستند نه اعتبارى . حركت انسان به سوى خدا يك حركت آگاهانه و اختيارى است كه نتيجه آن بعد از مرگ ظاهر مى گردد. از آغاز وجود اين حركت شروع مى شود و تا هنگام مرگ ادامه دارد. بنابراين ، قرب به خدا هم يك امر واقعى است . بندگان شايسته الهى واقعا به خدا نزديك مى شوند و بندگان غير صالح و گنهكار واقعا از خدا دورند. بنابراين بايد ديد معناى قرب به

خدا چيست ؟

حقيقت قرب به خداوند

قرب به خداوند از قرب هاى متعارف نيست ، بلكه نوع ديگرى است كه مى توان آن را قرب كمالى و درجه وجودى ناميد. براى روشن شدن مطلب به يك مقدمه اشاره مى كنيم :

در كتب حكمت و فلسفه اسلامى به اثبات رسيده كه وجود و هستى حقيقتى است مشكك و داراى مراتب و درجات مختلف وجود كه مانند نور است كه مراتب شديد و ضعيف دارد. پايين ترين مرتبه نور مثلاً يك وات نور است تا عالى ترين مراتب نور كه آن هم چيزى جز نور نيست در بين مرتبه اعلا و پايين ، مراتبى از نور وجود دارد كه همه نور هستند و تفاوت آن ها به شدّت و ضعف مى باشد.

وجود هم به همين گونه داراى مراتب مختلفى است كه تفاوت آن ها به واسطه شدت و ضعف مى باشد. پايين ترين مراتب وجود طبيعت و ماده است و عالى ترين مراتب وجود، ذات مقدّس خداوند است كه از جهت كمال وجودى غير متناهى است . در بين اين دو مرتبه درجاتى از وجود داريم كه تفاوت آن ها نيز به واسطه شدت و ضعف مى باشد.

پس ، از اين جا روشن مى شود كه وجود هر چه قوى تر و درجه اش بالاتر باشد به همان نسبت به ذات خداوند نزديك تر خواهد بود. اكنون با توجه به مقدّمه مذكور مى توان معناى قرب بنده به خداوند متعال را تصور كرد. انسان از جنبه روح حقيقت مجردى است كه از جهت فعل به ماده تعلّق دارد و به همين جهت مى تواند حركت كند و كامل و كامل تر گردد تا به مرتبه نهايى وجود خود برسد. از آغاز حركت تا رسيدن به مقصد، يك شخص و يك حقيقت بيشتر نيست ليكن هر چه بيشتر كسب كمال و فضايل نمايد و در مراتب وجود سير و صعود كند به همان نسبت تكامل روح خود به منبع وجود يعنى ذات مقدس خداوند نزديك تر مى شود.

قرب به خداوند در قرآن كريم

هدف نهايى از تربيت وتزكيه ، كه قرب به خداوند ونزديكى معنوى وواقعى در نزد پروردگار است در قرآن كريم به صورت هاى مختلف بيان شده است .

گاهى به صورت لفظ (قرب و قربة ) مطرح شده و گاهى به صورت هاى ديگر مانند عند ربهم يا عند مليك مقتدر يا لهم درجات و مانند آن كه حاكى از تقرب و منزلت انسان نزد پروردگار است ذكر شده است كه در حدود 35 مرتبه جمله عند ربهم نزد پروردگارشان در قرآن آمده است . گاهى قرآن مى فرمايد: ايمان و عمل صالح انسان موجب تقرب به خداوند مى شود نه اولاد و اموال . و ما اموالكم و لا اولادكم بالتى تقرّبكم عندنازلفى الامن آمن و عمل صالحا اموال و اولاد، شما را نزد ما مقرب نمى سازد و نزديك نمى كند مگر كسانى كه ايمان و عمل صالح داشته باشند. گاهى قرآن مى فرمايد: سجده و خضوع در برابر خداوند مايه تقرّب است : و اسجد و اقترب (864) سجده كن و تقرب به سوى خداوند بجوى . لذا پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: اقرب ما يكون العبد من اللّه اذا كان ساجدا(865) نزديك ترين حالت بنده به خداوند زمانى است كه در سجده باشد.

گاهى قرآن مى فرمايد: مؤمنين افرادى هستند كه انفاق در راه خدا مى كنند و آن را مايه تقرب خود نزد پروردگار مى دانند و جالب اين است كه اين طرز تفكر مؤمنين را تصديق مى كند و مى فرمايد: آرى اين انفاق مايه تقرب به خداوند است .

و من الاعراب من كان يؤ من باللّه و اليوم الاخر و يتخذ ما ينفق قربات عنداللّه و صلوات الرسول الا انها قربة لهم سيدخلهم اللّه فى رحمته انّ اللّه غفور رحيم (866) گروهى از اعراب به خداوند و روز

/ 117