آداب و شرايط استجابت
الف ) دعا از روى خوف و طمع :
و ادعوه خوفا و طمعا ان رحمة اللّه قريب من المحسنين (683) خداوند را از روى ترس و طمع بخوانيد به درستى كه رحمت خدا به احسان كنندگان نزديك است .ب ) دعا از روى تضرع و در پنهانى
ادعوا ربكم تضرّعا و خفية (684)ج ) ايمان و عمل صالح
و يستجيب الذين امنوا و عملوا الصالحات و يزيدهم من فضله (685) و درخواست كسانى را كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند اجابت مى كند و از فضلش بر آنها مى افزايد.د) اخلاص
فادعوااللّه مخلصين له الدين (686) تنها خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد.ه) وفا
به عهد الهى اوفوا بعهدى اوف بعهدكم (687) به عهد من وفا كنيد به عهد شما وفا خواهم كرد.مرحوم علامه طباطبايى در ذيل آيه شريفه اذا ساءلك عنى عبادى مى فرمايد: اين آيه شريفه موضوع دعا را با بهترين مضمون و شيواترين اسلوب مطرح كرده است و نكات دقيقى در آن به كار رفته كه از اهميت فوق العاده استجابت دعا حكايت مى كند.1. اساس سخن در اين آيه بر سخن خداوند از متكلّم وحده نهاده شده و هيچگونه غيبت ومانند آن در آن منظور نشده واين اهميت مطلب را مى رساند.2. تعبير خداوند متعال به (عبادى ) (بندگانم ) به جاى (الناس ) بر عنايت و راءفت خداوند نسبت به بندگان خويش دلالت دارد.3 - در پاسخ ، واسطه را حذف نموده ومستقيما خود جواب فرموده به جاى اينكه بفرمايد :
*((*اذا ساءلك عبادى عنى فقل انى قريب *))* فرموده است فانّى قريب 4. پاسخ را با كلمه (انّ) (فانّى ) مورد تاءكيد قرار داده است .5. موضوع قرب به خدا با وصف (قريب ) آمده كه دلالت بر ثبات و دوام اين قرب دارد.6. موضوع اجابت دعا به صورت جمله فعليّه و بافعل مضارع (اجيب ) آورده شده كه دلالت بر استمرار و تجدد مى كند.7. اجابت دعا به جمله (اذادعان ) مقيد شده يعنى در صورتى كه مرا بخواند و اين قيد چيزى بر اصل مطلب نيست چون فرض كلام خواندن خداست و اين نشان گر آن است كه دعاى دعاكنندگان بدون هيچ قيد و شرطى مورد پذيرش قرار مى گيرد. اين نكته نيز از آيه شريفه ادعونى استجب لكم به دست مى آيد.هر يك از اين نكات به نوبه خود بر شدت عنايت به امر دعا دلالت دارد و از خصوصيات اين آيه شريفه آن است كه با همه اختصارش هفت مرتبه ضمير متكلم در آن تكرار شده است .فخر رازى گويد: انسانى كه دعا مى كند، مادامى كه ذهن او به غير خدا مشغول است در حقيقت دعا نمى كند لذا هرگاه انسان از تمام اسباب قطع علاقه كرد آن گاه قرب و نزديكى حاصل مى شود و هرگاه به خودش توجه داشته باشد به خداوند نزديك نيست ، چون همين توجه به نفس ، انسان را از خدا دور مى كند از اين جا معناى قرب به خدا در پرتو دعا كه عبارت است از قطع علاقه از همه چيز و فقط توجه به خداوند روشن مى شود.مرحوم فيض كاشانى گويد:
گفتم كه روى خوبت از ما چرانهانست
گفتم فراق تا كى گفتا كه تا تو هستى
گفتم نفس همين است گفتاسخن همانست
گفتاتوخودحجابى ورنه رخم عيان ست
گفتم نفس همين است گفتاسخن همانست
گفتم نفس همين است گفتاسخن همانست