رستگارى در پرتو تربيت - تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحلیلی بر روش های تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی - نسخه متنی

اکبر دهقان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به قول مولوى :




  • در زمين ديگران خانه مكن
    كيست بيگانه تن خاكى تو
    تاتوتن راچرب و شيرين مى دهى
    گوهر جان را نيابى فربهى



  • كار خود كن كار بيگانه مكن
    كز براى اوست غمناكى تو
    گوهر جان را نيابى فربهى
    گوهر جان را نيابى فربهى



رستگارى در پرتو تربيت

قرآن كريم مى فرمايد: رستگارى و فلاح از آنِ كسى است كه نفس خويش را تربيت و روح خود را تزكيه كند و جنبه معنوى را رشد و تعالى بخشد و از آلودگى به خلق و خوى شيطانى و گناه پاك سازد. در عظمت تربيت نفس ، همين بس كه قرآن كريم در سوره شمس ، پس از ذكر يازده سوگند مى فرمايد: قدافلح من زكيّها و قد خاب من دسّيها(41) درباره هيچ موضوعى در قرآن اين طور سوگند ياد نشده و طبيعى است هر قدر سوگندهاى قرآن در يك زمينه بيشتر و محكم تر باشد، دليل بر اهميّت موضوع است . رستگارى انسان ، در گرو پندارهاى خام و در سايه مال و ثروت و مقام نيست ، بلكه در گرو پاكسازى و تعالى روح در پرتو ايمان و عمل صالح است چنان كه قرآن مى فرمايد: قد افلح من تزكى (42) هر كس موفق به تزكيه نفس شود، سعادت ابدى خود را تأ مين كرده و به خويشتن خدمت نموده است و من تزكى فانّما يتزكى لنفسه و الى اللّه المصير(43).

اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: *((*بهترين نفس ها پاك ترين آن هاست . خير النفوس ازكاها(44) و نيز مى فرمايد: نفس خويش را از بدى و آلودگى شهوات پاكيزه سازيد، تا به بالاترين درجات انسانى نايل شويد.

طهّروا انفسكم من دنس الشهوات تدركوا رفيع الدرجات .(45)

اسناد تربيت به خداوند و انسان

قرآن كريم گاهى مساءله تربيت و تزكيه روحى را به خود انسان نسبت مى دهد قد افلح من تزكّى (46) و گاهى مى فرمايد: و لولا فضل اللّه عليكم و رحمته ما زكى منكم من احد ابدا(47) مساءله تربيت و تزكيه را به فضل الهى مستند مى سازد؛ يعنى اگر فضل و رحمت پروردگار نبود هيچ كس به تزكيه و تربيت خويش قادر نبود. بدون شك فضل و رحمت الهى است كه موجب نجات انسان ها از آلودگى هاست و توفيقات خاص اوست كه شامل حال انسان هاى آماده و مستعد مى گردد كه مهم ترين عامل ، تزكيه و تربيت است . لذا رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله هنگامى كه آيه قد افلح من زكيها(48) را تلاوت مى نمود چنين دعا مى كرد: اللّهم آت نفسى تقواها انت وليها و مولاها و زكها انت خير من زكاها(49) پروردگارا! به نفس من تقوا مرحمت فرما وتو ولى و مولاى آن هستى ، آن را تزكيه فرما كه تو بهترين تزكيه كنندگانى . اين سخن نشان مى دهد كه پيمودن اين راه پر پيچ و خم و گذشتن از اين گردنه صعب العبور، حتى براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله جز به توفيق وفضل الهى ممكن نيست .

از طرفى هم مسئوليت تربيت معنوى و اصلاح نفس و پرورش جان ، بر عهده خود انسان است زيرا هيچ كس بهتر از خود انسان قادر بر تربيت نيست . اوست كه با حسن انتخاب و اختيار مصالح و مفاسد خويش را تشخيص ‍ مى دهد و مى تواند در مسير تربيت روح خود قدم بردارد.

انسان مسئول تربيت نفس

قرآن كريم مى فرمايد: بل الانسان على نفسه بصيرة و لو القى معاذيره (50) بلكه انسان بر نيك و بد خويش آگاه است گرچه عذرى آورد.

پيامبران و ائمه معصومين عليهم السلام گر چه مربى انسان ها و هاديان بشر به سوى سعادت و كمال انسانى هستند لكن مسئوليت اصلى در اصلاح نفس و تربيت روح بر عهده خود انسان هاست . زيرا به قول قرآن كريم هيچ كس بهتر از خود انسان نمى تواند بيماريش را تشخيص دهد و در صدد علاج و مداوا بر آيد انسان بيمارى ها و امراض روحى را از لسان وحى و شرع مقدس مى شنود ولى آن كس كه در نهايت بايد به بيمارى خود پى برد و داروى مخصوص را به كار گيرد خود انسان است .

حضرت صادق عليه السلام مى فرمايد: انّك قد جعلت طبيب نفسك و بيّن لك الدّاء و عرّفت آية الصّحة و دُللت على الدّواء فانظر كيف قيامك على نفسك (51) يعنى : تو طبيب نفس خودت قرار داده شده اى ، درد برايت بيان شده و علامت صحت را برايت بيان كرده اند دواهم به تو معرفى شده است پس ببين چگونه در معالجه نفس خود قيام مى كنى .

حضرت باقر عليه السلام مى فرمايد: من لم يجعل له من نفسه واعظا فانّ مواعظ الناس لن تغنى عنه شيئا(52) هر كس كه در نفس خويش واعظى نداشته باشد، پندهاى ديگران برايش سودى نخواهد داشت .

محور تربيت نفس انسان

تربيت همان طورى كه از ريشه لغوى آن استفاده مى شود عبارت است از پرورش استعدادهاى درونى وقواى

/ 117