در زمين ديگران خانه مكن كيست بيگانه تن خاكى تو تاتوتن راچرب و شيرين مى دهى گوهر جان را نيابى فربهى
كار خود كن كار بيگانه مكن كز براى اوست غمناكى تو گوهر جان را نيابى فربهى گوهر جان را نيابى فربهى
رستگارى در پرتو تربيت
قرآن كريم مى فرمايد: رستگارى و فلاح از آنِ كسى است كه نفس خويش را تربيت و روح خود را تزكيه كند و جنبه معنوى را رشد و تعالى بخشد و از آلودگى به خلق و خوى شيطانى و گناه پاك سازد. در عظمت تربيت نفس ، همين بس كه قرآن كريم در سوره شمس ، پس از ذكر يازده سوگند مى فرمايد: قدافلح من زكيّها و قد خاب من دسّيها(41) درباره هيچ موضوعى در قرآن اين طور سوگند ياد نشده و طبيعى است هر قدر سوگندهاى قرآن در يك زمينه بيشتر و محكم تر باشد، دليل بر اهميّت موضوع است . رستگارى انسان ، در گرو پندارهاى خام و در سايه مال و ثروت و مقام نيست ، بلكه در گرو پاكسازى و تعالى روح در پرتو ايمان و عمل صالح است چنان كه قرآن مى فرمايد: قد افلح من تزكى (42) هر كس موفق به تزكيه نفس شود، سعادت ابدى خود را تأ مين كرده و به خويشتن خدمت نموده است و من تزكى فانّما يتزكى لنفسه و الى اللّه المصير(43).اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: *((*بهترين نفس ها پاك ترين آن هاست . خير النفوس ازكاها(44) و نيز مى فرمايد: نفس خويش را از بدى و آلودگى شهوات پاكيزه سازيد، تا به بالاترين درجات انسانى نايل شويد.طهّروا انفسكم من دنس الشهوات تدركوا رفيع الدرجات .(45)
اسناد تربيت به خداوند و انسان
قرآن كريم گاهى مساءله تربيت و تزكيه روحى را به خود انسان نسبت مى دهد قد افلح من تزكّى (46) و گاهى مى فرمايد: و لولا فضل اللّه عليكم و رحمته ما زكى منكم من احد ابدا(47) مساءله تربيت و تزكيه را به فضل الهى مستند مى سازد؛ يعنى اگر فضل و رحمت پروردگار نبود هيچ كس به تزكيه و تربيت خويش قادر نبود. بدون شك فضل و رحمت الهى است كه موجب نجات انسان ها از آلودگى هاست و توفيقات خاص اوست كه شامل حال انسان هاى آماده و مستعد مى گردد كه مهم ترين عامل ، تزكيه و تربيت است . لذا رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله هنگامى كه آيه قد افلح من زكيها(48) را تلاوت مى نمود چنين دعا مى كرد: اللّهم آت نفسى تقواها انت وليها و مولاها و زكها انت خير من زكاها(49) پروردگارا! به نفس من تقوا مرحمت فرما وتو ولى و مولاى آن هستى ، آن را تزكيه فرما كه تو بهترين تزكيه كنندگانى . اين سخن نشان مى دهد كه پيمودن اين راه پر پيچ و خم و گذشتن از اين گردنه صعب العبور، حتى براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله جز به توفيق وفضل الهى ممكن نيست .از طرفى هم مسئوليت تربيت معنوى و اصلاح نفس و پرورش جان ، بر عهده خود انسان است زيرا هيچ كس بهتر از خود انسان قادر بر تربيت نيست . اوست كه با حسن انتخاب و اختيار مصالح و مفاسد خويش را تشخيص مى دهد و مى تواند در مسير تربيت روح خود قدم بردارد.
انسان مسئول تربيت نفس
قرآن كريم مى فرمايد: بل الانسان على نفسه بصيرة و لو القى معاذيره (50) بلكه انسان بر نيك و بد خويش آگاه است گرچه عذرى آورد.پيامبران و ائمه معصومين عليهم السلام گر چه مربى انسان ها و هاديان بشر به سوى سعادت و كمال انسانى هستند لكن مسئوليت اصلى در اصلاح نفس و تربيت روح بر عهده خود انسان هاست . زيرا به قول قرآن كريم هيچ كس بهتر از خود انسان نمى تواند بيماريش را تشخيص دهد و در صدد علاج و مداوا بر آيد انسان بيمارى ها و امراض روحى را از لسان وحى و شرع مقدس مى شنود ولى آن كس كه در نهايت بايد به بيمارى خود پى برد و داروى مخصوص را به كار گيرد خود انسان است .حضرت صادق عليه السلام مى فرمايد: انّك قد جعلت طبيب نفسك و بيّن لك الدّاء و عرّفت آية الصّحة و دُللت على الدّواء فانظر كيف قيامك على نفسك (51) يعنى : تو طبيب نفس خودت قرار داده شده اى ، درد برايت بيان شده و علامت صحت را برايت بيان كرده اند دواهم به تو معرفى شده است پس ببين چگونه در معالجه نفس خود قيام مى كنى .حضرت باقر عليه السلام مى فرمايد: من لم يجعل له من نفسه واعظا فانّ مواعظ الناس لن تغنى عنه شيئا(52) هر كس كه در نفس خويش واعظى نداشته باشد، پندهاى ديگران برايش سودى نخواهد داشت .
محور تربيت نفس انسان
تربيت همان طورى كه از ريشه لغوى آن استفاده مى شود عبارت است از پرورش استعدادهاى درونى وقواى