11) راه فضيلت و كمال
محمد عبده شيخ جامع الازهر مصر مىگويد:من در مطالعه نهج البلاغه على عليه السلام از فصلى به فصلى ديگر مىرسيدم و حس مىكردم كه پرده هاى سخن عوض مىشود و آموزشگاههاى پند و حكمت تغيير مىيابد.گاهى خودم را در جهانى مىيافتم كه روح بلند معانى با زيور و عبارت تابناك آن را آباد ساخته است، اين معانى بلند پيرامون روان هاى پاك و دلهاى روشن مىگردد تا بدانها الهام رستگارى بخشد و به مقصد عالى كه دارند برساند.و از لغزشگاهها دورشان كرده به شاهراه محكم فضيلت و كمال بكشاند و گاه مىيافتم كه عقل نورانى كه هيچ شباهتى با اجسام ندارد از عالم الوهيت جدا گشته و به روح يك انسان اتصال يافته او را از لابلاى پرده هاى طبيعت بيرون آورده و تا سراپرده ملكوت اعلى بالا برده است و تا شهودگاه فروغ فروزنده آفرينش رسانيده است.
كعبه توئى حرم توئى سعى توئى صفا توئى
لطف توئى عطا توئى جود توئى سخا توئى
شاه توئى گدا منم درد منم دوا توئى
بيكس و بينوا منم مونس و يار ما توئى
ركن توئى حجر توئى مروه توئى منى توئى
مهر توئى وفا توئى قدر توئى قضا توئى
بيكس و بينوا منم مونس و يار ما توئى
بيكس و بينوا منم مونس و يار ما توئى