5) ميرزاى قمى - کرامات العلویه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کرامات العلویه - نسخه متنی

علی میرخلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5) ميرزاى قمى

شخصى خدمتگذارى مقبره مرحوم ميرزاى قمى (رضوان اللّه تعالى عليه) را اختيار نموده بود، و دائما مشغول قرائت قرآن بود، بدون اينكه حقوقى بگيرد يا بخواهد.

علت را از او پرسيدند؟ گفت از مكه مراجعت مىنمودم، هميانى داشتم كه تمام دارائى من در آن بود موقع سوار شدن به كشتى به دريا افتاد.

آمدم نجف اشرف وارد حرم شدم و با دلى شكسته به حضرت على اميرالمؤمنين عليه السلام متوسل و درد دل كردم كه آقا اين همه راه را بعشق و علاقه شما آمدم و آدمى ندار نيستم بلكه آبرو دارم و حالا تمام دارائيم از بين رفته از حضرتت استدعا دارم كه مال مرا به من برسانيد زيرا دستم خيلى تنگ شده....

همان شب به خواب رفتم در عالم رؤيا خدمت آقا مولى المؤحدين اميرالمؤمنين على عليه السلام مشرف شدم، حضرت به من فرمود اگر مالت را مىخواهى برو از ميرزاى قمى بگير.

از خواب بيدار شده و خدمت و محضر ميرزاى قمى رسيدم مطلب را با ايشان در ميان گذاشتم. ميرزا فرمود: چند روز است كه انتظار تو را دارم هميان را به من داد و فرمود هميان خود را بگير ولى تا وقتى كه زنده هستم اين ماجرا را براى كسى تعريف نكن.




  • دَمبدم دَم از ولاى مرتضى بايد زدن
    نقش حب خاندان بروح جان بايد نگاشت
    دم مزن با هر كه او بيگانه باشد از على
    رو بروى دوستان مرتضى بايد نهاد
    لافتى الا على لاسيف الى ذوالفقار
    در دو عالم چارده معصوم را بايد گُزيد
    پيشوائى بايدت جستن از اولاد رسول
    پس قدم مردانه در راه خدا بايد زدن



  • دست دل در دامن آل عبا بايد زدن
    مُهر مِهر حيدرى بر دل چو ما بايد زدن
    گر نفس خواهى زدن با آشنا بايد زدن
    مدعى را تيغ غيرت برقفا بايد زدن
    اين نفس را از سر صدق و صفا بايد زدن
    پنج نوبت بر در دولتسرا بايد زدن
    پس قدم مردانه در راه خدا بايد زدن
    پس قدم مردانه در راه خدا بايد زدن



/ 132