8) قبول ولايت
روزى آقا على عليه السلام درهمى به بلال عنايت فرمود و فرمودند خربزه اى براى من خريدارى نما. بلال به امر حضرت خربزه اى خريدارى كرد.آن حضرت خواست از آن خربزه ميل نمايد. ديد بسيار تلخ است حضرت از آن چيزى ميل نكردند و فرمودند:از پيغمبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم شنيدم كه فرمود: خداوند ولايت مرا بر جميع موجودات عالم عرضه داشته پس هر آب و ميوه اى كه قبول ولايت مرا نمود شيرين گشت. و هر ميوه و آبى كه قبول ولايت مرا ننمود تلخ گرديد و اين ميوه چون قبول ولايت مرا ننمود، پس من از او نخواهم خورد.
شور فراوانم على فرياد و افغانم على
مهر اميرالمؤمنين گرديده با قلبم عجين
در موقع رنج و محن آزار جان آلام تن
آندم كه گم كردم بره از فرط عصيان و گنه
گلگشت و گلزارم على محبوب و دلدارم على
در چرخ فرواعتلا در آسمان كبريا
باشد ز چهر پر ضيامهر درخشانم على
در سلك حق جويان بود معناى عرفانم على
مىباشد از روى يقين مفهوم ايمانم على
باشد بهر سروعلن دارو و درمانم على
باشد ز روى همچو مه شمع شبستانم على
پندار و افكارم على پيدا و پنهانم على
باشد ز چهر پر ضيامهر درخشانم على
باشد ز چهر پر ضيامهر درخشانم على