9) ذوى القربى - کرامات العلویه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کرامات العلویه - نسخه متنی

علی میرخلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

9) ذوى القربى

زمخشرى در تفسير كشاف و فخررازى در تفسير كبير و در ساير كتابها چون تفسير روح البيان و تفسير ثعلبى و غيره نقل كرده اند كه از پيغمبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم سؤال كردند ذوى القربى چه كسانى هستند.

فرمود: على و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام)

فخر رازى مىنويسد مورد اتفاق همه اصحاب است كه پيغمبر ايشانراذوى القربى معرفى نموده يعنى همان كسانى كه دوستيشان مزد رسالت است. ايشانند اولياى خداوند و معدنهاى علم و محل هبوط ملائكه، خداوند آنانرا برگزيد و دوستيشان را واجب فرموده. در جلد نهم بحار الانوار باب فى ان حب على ايمان و بغضه كفر.

روايات مفصلى در حدود پنجاه برگ ذكر كرده با اسنادى كه از طريق عامه رسيده از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم كه فرمود دوستى على عليه السلام ايمان و دشمنيش كفر است. يا على دوست نمى دارد ترا جز مؤمن و دشمن نمى دارد تو را جز كافر يا منافق اين قسم روايات را بيشتر از طريق عامه نقل نموده است.

بيشتر فرقه هاى اسلامى ذكر آل محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم را در صلوات تشهد، لازم مىدانند مخصوصا فتواى شافعى بر اينست كه اگر كسى عمدا صلوات بر آل را در تشهد نماز ترك كند نمازش باطل است.

مالكى ها قائل باستحباب شده اند. غرض آنستكه آل محمد با محمدند صلّى الله عليه وآله وسلّم و ميان ايشان با پيغمبر جدائى نيست. حتى نهى شده كه در صلوات على فاصله بيفتد اللهم صلى على محمد و على آل محمد بلكه بگويند اللهم صلى على محمد و آل محمد. بلى منظور دوستى محمد و آل محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم بود كه بايد در دل جاى بگيرد آثار عظيم محبت اهلبيت عليه السلام عرض شد وقتى است كه دوستى در دل جايگزين شود جورى شود كه كم نشود و از بين نرود تا انشاءالله همراه خود بگور ببريم.

اگر در دل حب و ملك و زن و طلا و رياست، جاه و شهرت و ديگر محبتهاى جزئى باشد ديگر كجا جائى براى دوستى على عليه السلام مىماند اين دل خراب شده ديگر كجا جاى مهمان عزيز است.




  • داخل حصن على هستند چون عشّاق او
    مهر او، مهر خدا و قهر او، قهر خداست
    ذات حق لولاعلى در خلقت لولا كه گفت
    حامى دين محمّد هادى امّت على است
    آسمان نفس طاهابسكه باشد بى كران
    مىكند شمس نبوت، جلوه در آفاق او



  • لذّت جنّت برد از شوق او، مشتاق او
    طعم نار دوزخ اند ضربت شلاّق او
    يا كه نفس مصطفى شد، بهترين مصداق او
    تالى خلق عظيم احمدى اخلاق او
    مىكند شمس نبوت، جلوه در آفاق او
    مىكند شمس نبوت، جلوه در آفاق او



/ 132