فاطمه بنت اسد سه روز در كعبه ماند در آغاز روز چهارم فاطمه آماده بيرون آمدن از كعبه شد. او فرزند خود را در آغوش گرفت و برخاست تا خارج شود كه نداى را شنيد كه چنين مى گويد:اى فاطمه ، نام اين مولود را على بگذار چرا كه من خداى على اعلى هستم . من نام او را از نام خود گرفته ام ، و او را به ادب خود آموخته ام و امر خود را به او سپرده ام ، و او را بر غوامض علم خود آگاهى داده ام . او در خانه من به دنيا آمده است . او اول كسى است كه بر فراز خانه من اذان مى گويد: و بتها را مى شكند و آنها را از بالاى كعبه به صورت پايين مى اندازد.اوست كه مرا به عظمت ياد مى كند و مرا تقديس و تمجيد مى كند و به يگانگى ياد مى نمايد. اوست اما بعد از حبيب من ... .خوشا به حال كسى كه او را دوست مى دارد و او را اطاعت مى كند(53)
40- حوادث آسمانى در تولد على (ع )
آن شبى كه اميرالمؤ منين (عليه السلام ) به دنيا آمد، در آسمان نور افشانى شد، و نور ستارگان چند برابر گرديد. قريش با ديدن اين منظره غير منتظره ، ديدگان را به تعجب گشودند و مردم هيجان زده از خانه هاى خود بيرون ريختند و با يكديگر گفتگو مى كردند و مى گفتند: لابد امشب در آسمان حادثه اى روى داده است كه اين چنين شده است (54)
41- حجت خدا كامل شد
وقتى مادر على (عليه السلام ) وارد كعبه شد در بين مردم سخن فقط از ميهمان كعبه بود همه متوجه حضرت ابوطالب (عليه السلام ) بودند در اين انتظار، ناگاه آن حضرت بيرون آمد و در گذرگاهها و بازارهاى مكه به راه افتاد و اين اعلام را براى مردم آورد كه : يا ايها الناس ، تمت حجة الله اى مردم حجت خدا كامل شد!مردم كه از اين مطلب چيزى نمى فهميدند، درباره علت نورانى شدن آسمان و ازدياد نور ستارگان از او سؤ ال مى كردند حضرت ابوطالب در جواب آنها مى فرمود: