724- چهار دستور براى صحت بدن - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نشانه هاى پيرى در صورت او معلوم شده بود و ليكن هنوز چابك و قوى راه مى رفت .

حضرت به او فرمود: پير شدى اى مرد. او عرض كرد: در اطاعت از تو عمر سپرى شده و پير شدم ، اى اميرالمؤ منين (عليه السلام ).

حضرت فرمود: چابك هم راه مى روى ، عرض كرد، بقصد دشمنانت (نابودى دشمنان ) اينگونه مى روم اى اميرالمؤ منين (عليه السلام ) حضرت فرمود: هنوز در تو توان و نيروئى باقى مانده است ؟ عرض كردم : تقدمى آستانت يا اميرالمؤ منين (عليه السلام ).(857)

724- چهار دستور براى صحت بدن

روزى اميرمؤ منان (عليه السلام ) به فرزندش امام حسن (عليه السلام ) فرمود: اگر چهار دستور را رعايت كنى از طبيب و درمانهاى طيب بى نياز خواهى شد، و آن چهار دستور اين است : (لا تجلس على الطعام الا و انت جائع ، و لا تقم عن الطعام الا و انت تشتهيه ، وجود المضغ ، و اذا انمت فاعرض نفسك على الخلاء؛ يعنى :

1- جز هنگامى گرسنگى در كنار غذا براى خوردن آن ننشين 2- در حالى كه ميل و اشتها به غذا داراى از غذا دارى از غذا دست بكش 3- در جويدن غذا مراقب باش تا خوب خرد گردد 9- قبل از خواب به دستشويى برو و قضاء حاجت كن )(858) و در دستور ديگرى فرمود: از سرما در آغازش (پائيز) بپرهيز و در آخرش (نزديك بهار) به استقبالش برويد زيرا در بدنها همان مى كند كه با درختان مى كند، در آغاز خشك و در آخر برگ مى آورد.(859)

725- درهم كوبنده دشمنان

امام حسن (عليه السلام ) مى فرمايد: هيچ پرچمى از دشمن جلوى اميرالمؤ منين (عليه السلام ) نيامد، الا اينكه آن حضرت با آن نبرد كرد و سرنگونش كرد و يارانش مغلوب مى شدند و يا خوارى بر مى گشتند.

و على (عليه السلام ) با شمشير ذوالفقار خود به هر كسى كه مى زد زنده نمى ماند و نجاتى برايش باقى نمى ماند و چون نبرد مى كرد جبرئيل سمت راست او بود و ميكائيل سمت چپش و ملك الموت در برابر آن حضرت در ميدان مى بودند.(860)

726- آراستگى ظاهر

على (عليه السلام ) با همه سادگى كه داشت از وضع ظاهرى خود غافل نبود و در عين سادگى بهداشت و نظافت را رعايت مى كرد و به زيبائيها ظاهرى نيز اهميت مى داد، يكى از اين زيبائيها استفاده از انگشتر عقيق و فيروزه و ياقوت سرخ و انگشترى از آهن چينى (861) بود كه استفاده مى كردند.

امام صادق مى فرمايد: نقش انگشتر حضرت على (عليه السلام ) (الله الملك ) بود و انگشتر ياقوت را براى شرافت و بزرگى و عقيق سرخ را براى محفوظ ماندن و انگشتر فيروزه را براى پيروزى و شادابى برانگشت مى كردند.

على بن مهزيار مى گويد: بر امام هفتم (عليه السلام ) وارد شدم انگشترى در دست داشت كه جمله (الله الملك ) بر آن نوشته بود و من زياد به آن نگاه مى كردم ، امام هفتم (عليه السلام ) فرمود: چرا اينقدر نگاه مى كنى ، اين سنگى است كه جبرئيل براى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هديه آورده و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آن را به على (عليه السلام ) بخشيد، حالا كه آنهم به ما رسيد، سپس امام فرمود: آيا مى دانى نام اين سنگ چيست ؟ عرض كردم : به فارسى فيروزه مى گويند، حضرت فرمود: نام عربى آن ظفر است .(862)

727- معناى ركوع

راوى از حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) پرسيد اى پسر عم بهترين خلق خدا معناى كشيدن گردن و سر در ركوع چه مى باشد؟ امام مى فرمايد: تاويلش اين است كه مى گويى :

(آمنت بالله ولو ضربت عنقى . فاذا ركعت فقل : اللهم لك ركعت و لك خشعت و لك اسلمت و يك آمنت و عليك توكلت و انت ربى خشع لك وجهى و سمعى و بصرى و شعرى و بشرى و لحمى و دمى و مخى و عصبى و عظامى و ما اقلت الارض

/ 367