521- ما خاندان رحمتيم - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

521- ما خاندان رحمتيم

اصبغ بن نباته مى گويد: روزى اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) سخنرانى كرد و پس از حمد و ثناى الهى و درود بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اى مردم سخنم را بشنويد و كلامم را خوب فرا گيريد، همانان تكبر و خودفروشى از نشانه گردنكشى است و نخوت و بزرگ منشى از تكبر است شيطان دشمنى حاضر و آماده است او شما را به باطل دلخوشى مى دهد... القاب زشت بر هم نزنيد... ما خاندان رحمتيم ، گفتار ما حق و كردار ما عدل است .

هان ! كه از همه شگفت تر اينكه معاويه و عمر و عاص عده اى از مردم را به خون خواهى پسر عمويشان (عثمان ) بر مى انگيزند(607) به خدا سوگند كه من هرگز با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مخالفت نورزيدم و هرگز در كارى از وى سرپيچى نكردم ، جان خود را در مواردى سپر او ساختم كه زورمندان و شجاعان از آن عقب مى نشستند و بندهاى بدنها از آن مى لرزيد...

در اين موقع عمار ياسر برخاست و عرض كرد: اى مردم ! اميرالمؤ منين (عليه السلام ) شما را آگاه ساخت كه امت ، با او وفادار نخواهد ماند. پس ‍ مردم پراكنده شدند در حالى كه امام آنها را آگاه ساخته بود.(608)

522- امام مبين منم

عمار ياسر مى گويد: در يكى از جنگها كه در خدمت اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) بودم از بيابانى عبور مى كرديم كه مملو از مورچه بود به حضرت عرض كردم : اى مولاى من آيا كسى هست كه شماره اين مورچگان را بداند. حضرت فرمود: بلى اى عمار من مى دانم و مى توانم تعداد آنها را تعيين كنم .

عرض كردم : يا اميرالمؤ منين (عليه السلام ) تعداد اينها را از كجا مى دانيد؟ حضرت فرمود: اى عمار مگر سوره يس را نخوانده اى ، آنجا كه مى فرمايد: و كل شيئى احصيناه فى امام مبين عرض كردم : بلى فدايت شوم اين سوره را مكرر خوانده ام . حضرت فرمود: اى عمار منظور از امام مبين كه خداوند فرموده است منم .(609)

523- حضرت على (ع ) و برزخيان

حضرت على (عليه السلام ) هنگام مراجعت از جنگ صفين وقتى كه نزديك كوفه ، به كنار قبرستانى كه بيرون دروازه قرار داشت رسيد رو به سوى قبرها كرد و چنين فرمود: اى ساكنان خانه هاى وحشتناك و مكانهاى خاكى و قبرهاى تاريك ! اى خاك نشينان ، اى غريبان اى تنهايان اى وحشت زدگان ، شما در اين راه بر ما پيشى گرفتيد و ما نيز به شما ملحق خواهيم شد. اگر از اخبار دنيا بپرسيد به شما مى گويم خانه هايتان را ديگران ساكن شدند، همسرانتان به نكاح ديگران در آمدند و اموالتان تقسيم شده اينها چيزهاى است كه نزد ما است نزد شما چه خبر.

پس رو به يارانش كرد و فرمود: اگر به آنها اجازه گفتن داده شود حتما به شما خبر مى دهند كه بهترين زاد و توشه براى سفر پرهيزگارى است .(610)

524- منافق حديث گو

ابوهريره (611) از كسانى است كه 3 سال آخر عمر شريف پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را درك كرد وى در دور خلافت اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) سكوت ظاهرى كرد و از خير خواهى به دستگاه معاويه دريغ نمى نمود. در هنگام جنگ صفين از جنگ كناره گرفت و روزى را در خيمه گاه حضرت امير (عليه السلام ) و روز ديگر را در ميان لشكريان معاويه مى گذراند و گويند در نماز به حضرت اقتدا مى كرد ولى سفره معاويه را ترجيح مى داد و بر سفره او حاضر مى گشت و مى گفت : غذاى معاويه چرب تر و نماز با على (عليه السلام ) افضل است ...(612)

525- حكومت و آزادى

روزى على (عليه السلام ) در كوفه سخنرانى مى كرد و ضمن سخنرانى فرمودند قبل از دست دادن من از من سؤ ال كنيد كه من از مادون عرش ، از هر آنچه سؤ ال شود پاسخ خواهم داد و چنين ادعايى را پس از من جز

/ 367