حضرت اميرمؤ منان على (عليه السلام ) به محمد بن ابى بكر دستور داد: ارتقب وقت الصلاة ، فصلها لوقتها، و لا تعجل بها قبله لفراغ ، و لاتوخرها عنه لشغل ... منتظر نماز؛ در اول وقت آن باش ، پس نماز را در وقتش بجاى آر و هيچ گاه قبل از وقت به بهانه فراغت ، نماز را نخوان و به بهانه كار، نماز را تاءخير نينداز (563) و به كميل بن زياد فرمود: اى كميل ! مهم نيست كه نماز بخوانى و روزه بگير و صدقه بدهى . مهم اين است كه نماز با قلبى پاك انجام پذيرد و مورد قبول خداوند باشد و با خشوع ادا شود.(564) در توصيف نماز اميرمؤ منان (عليه السلام )، حضرت امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: هر گاه اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) براى نماز مى ايستاد عرض مى كرد: در برابر خدايى ايستاده ام كه آسمان ها و زمين را آفريده است ؛ و رنگ چهره اش به نحوى تغيير مى كرد كه از سيماى مباركش پديدار بود.قال الصادق (عليه السلام ): كان على اذاقام الى الصلاة فقال : (وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض ) تغير لونه حتى يعرف ذلك فى وجهه .(565)
482- درست وضو بگير
حسن بن ابى الحسن بصرى مى گويد: چون اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) به شهر ما بصره وارد شد گذرش به من افتاد در حالى كه من وضو مى ساختم . حضرت فرمود: اى جوان نيكو وضو بگير تا خدا به تو نيكويى كند. سپس از نزد من گذشت .من به دنبال آن حضرت رفتم . پس حضرت رو به جانب من نگاه كرد و فرمود: اى جوان حاجتى دارى ؟ عرض كردم :آرى به من سخنى بياموز كه خداوند مرا به آن جهت سود و خير ببخشد.حضرت فرمود: اى جوان ! هر كس با خدا به صداقت و راستى رفتار كند نجات مى بايد 7 و هر كس از دين خود بترسد از هلاكت سالم بماند، و هر كس در دنيا به زهد روى آورد، ديده اش به آنچه از پاداشهاى خدا- عزوجل -مى بيند روشن گردد.سپس حضرت فرمود: اى جوان آيا بيشتر برايت نگويم ؟ عرض كردم : چرا اى اميرمؤ منان . سپس فرمود: سه خصلت است كه در هر كس باشد دنيا و آخرت برايش سالم بماند. آنكس كه به كار نيك فرمان دهد و خودش نيز به آن عمل كند و از كار زشت بازدارد و خودش نيز از آن دست كشد، و بر حدود و دستورات خداوند محافظت و مواظبت نمايد.اى جوان ! آيا دلشاد مى شوى از اينكه روز قيامت در حالى به ديدار خدا مى روى از تو خرسند و راضى باشد؟ عرض كردم : آرى اى اميرمؤ منان . فرمود: نسبت به دنيا زاهد و بى ميل باش ، و نسبت به آخرت راغب و مايل و در تمام كارهاى خود از راستى جدا مشو چرا كه خداوند، تو و تمام بندگان را از راه راستى به عبادت فرا خوانده است . سپس حضرت به راه افتاد تا به بازار بصره وارد شد، نگاهى به مردم كرد و ديد مردم سرگرم خريد و فروش هستند پس به سختى گريست و آنگاه فرمود: اى بندگان خدا... حال كه شما در روز پيوسته سوگند مى خوريد، و در شب به بسترهاى خود مى آرميد و در خلال اين حالات از آخرت غافليد پس چه وقت به جمع آورى نزاد و توشه آخرت برخاسته و در امر معاد انديشه مى كنيد؟!