امام صادق (عليه السلام ) فرمود: اميرالمؤ منين (عليه السلام ) از نماز خواندن در پنج مسجد كه در كوفه است اصحاب خود را نهى فرمود. مسجد اشعث بن قيس كندى و مسجد جريربن عبدالله بجلى و مسجد سماك بن مخرمة و مسجد شبث بن ربعى (792) و مسجد تيم . امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هر وقت امرالمؤ منين نگاهش به آن مسجد مى افتاد مى فرمود اين چهار ديوار تيم است و غرض حضرت اين بود كه قبيله تيم از يارى آن حضرت دست كشيده بودند و از كينه اى كه داشتند با آن حضرت نماز نمى خواندند (لذا اين چهار ديوارى را بعنوان مسجد ساخته بودند كه ) خداى لعنت شان كند.(793)
672- كلماتى از من فراگيريد
روزى على (عليه السلام ) به ياران خود فرمود: كلماتى از من فراگيريد كه اگر بر چهارپايان سوار شويد و در راه پيمايى و دستيابى به آن ها، چهارپايان خود را از پاى در آوريد مانند آن كلمات را نخواهيد يافت .هان ! كه هيچ كس جز به پروردگارش اميد نبندد و بجز از گناه خويش نهراسد و چون چيزى نداند از يادگيرى آن خجالت نكشد و چون چيزى از او سؤ ال شد كه نمى داند خجالت نكشد و بگويد خدا بهتر مى داند و بدانيد كه شكيبايى و صبر براى پيكره ايمان همچون سر است براى بدن و بدنى كه سر ندارد خيرى در او نيست .(794)
673- غرور و رياست طلبى
طلحه و زبير پس از عثمان از نزديكترين افراد به على (عليه السلام ) بودند آنها توقع داشتند كه امام على (عليه السلام ) بيش از ديگران به آنها امتياز بدهد و با آنها در امور مشورت كند و در رياست بيت المال ، آنها را بر ديگران مقدم بدارد. روزى آن ها نزد على (عليه السلام ) آمدند و رسما از آن حضرت تقاضا كردند تا آنها را به فرماندارى بعضى از شهرها منصوب كند وقتى با جواب منفى على (عليه السلام ) روبرو شدند توسط محمد بن طلحه اين پيام خشن را به آن حضرت رساندند، ما براى خلاف تو فداكاريهاى بسيار كرديم اكنون كه زمام امور به دست تو آمده راه استبداد را به پيش گرفته اى و افرادى مانند مالك اشتر را روى كار آورده اى و ما را عقب زده اى . امام على (عليه السلام ) توسط همان محمد بن طلحه به آنها پاسخ داد كه : چه كنم تا شما خشنود شويد؟ آنها پس از دريافت پيام امام جواب دادند يكى از ما را فرماندار بصره كن و ديگرى را فرماندار كوفه . امام على (عليه السلام ) فرمود: به خدا سوگند من در اينجا (مدينه ) آنها را امين نمى دانم چگونه آنها را امين بر مردم در كوفه و بصره نمايم آن گاه امام به محمد بن طلحه فرمود:نزد طلحه و زبير برو و از قول من به آن ها بگو اى دو شيخ از خدا و پيامبرش صلى الله عليه و آله و سلم نسبت به امتش بترسد و بر مسلمانان ظلم نكنيد... ليكن آنها بخاطر همان غرور ذاتى و انحراف دينى خود بر