783- آتش فتنه را خاموش كرد - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

783- آتش فتنه را خاموش كرد

معاويه در عصر حكومت على (عليه السلام ) براى ايجاب آشوب عبدالله بن عامر حضرمى را با گروهى به بصره كه يكى از شهرهاى تحت حكومت على (عليه السلام ) بود فرستاد، عبدالله توانست آشوبى در منطقه درست كند ولى توسط اصحاب و ياران امام در خانه اى محاصره شد، نيروهاى امام گرد مقر عبدالله را گرفتند و خانه را به آتش كشيدند و خانه و ساكنان آن در آتش سوختند زياد بن ابيه (جانشين عبدالله بن عباس در بصره ) پس از سركوبى آشوب عبدالله توسط جارية بن قدامة ، فرمانده لشكر اعزامى از طرف امام ، در نامه اى به امام ، گزارش وقايع را چنين نگاشت .

جاريه بن قدامه بنده صالح خدا از پيشگاه تو آمد و با گروه ابن حضرمى درگير شد و ياران او را ناچار ساخت كه در خانه اى از خانه هاى بصره محصور گردند... سپس ابن حضرمى و يارانشان كشته شدند و برخى با آتش مردند و گروهى ديوار بر آنان فرود آمد و جمعى خانه بر سرشان خراب شد و طائفه اى با شمشير از بين رفتند و بعضى از آنان توبه كردند و بخشوده شدند. (942) امام پس از استماع حادثه و خواندن نامه فوق از وضعيت جنگ مطلع شد.

784- منزلت قارى نزد على (ع )

روزى جوانى خدمت امام على (عليه السلام ) حضور يافت و اقرار به سرقت كرد امام به او فرمود: انى اراك شابا لاباس بهيئتك فهل تقرا شيئا من القرآن ، من تو را جوانى مى بينم كه ظاهرى بى عيب و آراسته دارى ، ايا از قرائت قرآن آگاهى ؟ مجرم اظهار كرد: سوره بقره را مى خوانم آنگاه امام فرمود: فقد وهبتك يدك لسورة البقره ؛ دستت را در مقابل سوره بقره بخشودم (943)

785- امام در برخورد با غلات

غلات عده گمراهى بودند كه در زمان على (عليه السلام )، حضرتش را تا به مرحله الوهيت حق تعالى بالا بردند، آنها وقتى از آن اعتقاد بازنگشتند امام آنها را در آتش سوزاند.(944) و همچنين ، روزى مردى خدمت امام آمد كه دو مرد از مسلمانان كوفه را در حالى كه بت مى پرستيده اند را ديده بود. امام به گواهى او اكتفا نكرد لذا كسى را فرستاد تا مطلب بت پرستى آن دو نفر را بررسى كند نماينده اما بت پرستى آن دو مرد را تاءييد كرد، آنگاه امام آنان را طلبيد و از آنان خواست تا از بت پرستى بازگردند، اما آنان از اين عمل خوددارى نكرد. سپس امام دستور دادند كه آتشى برافرزند و آنان را در آن آتش بيفكنند(945) همچنين امام در دوران حكومت خود دو زن را نيز كه روابط غير مشروع با يكديگر داشتند را در آتش ‍ سوزاند.(946)

786- تنبيه هوس باز شكم پرست

روزى مردى نصرانى كه تازه مسلمان شده بود، او را با گوشت خوك بريان شده دستگير كردند آنگاه او را نزد امام على (عليه السلام ) آوردند. امام پرسيد كه : چرا چنان كرده است ؟ او در پاسخ گفت : من مريض بودم و براى مداوا از آن مى خواستم استفاده كنم .

امام در نهايت اظهار داشت كه اگر خوك استفاده مى كردى بر تو حد مى زدم ، امام اكنون چنان ضرباتى بر تو فرود آيد كه ديگر ياد اين عمل را ننمايى .(947)

787- عدالت براى همه

روزى فردى به نام لبيدبن عطارد تميمى توسط ماءموران حكومتى حضرت به خدمت امام على (عليه السلام ) احضار گشت او به همراه ماءمورين امام در بين راه به جمعى برخورد كه بعضى از طائفه بنى اسد در آن جمع گرد هم آمده بودند، در ميان آن جمع نعيم بن دجاجه نشسته بود، او برخاست و لبيد بن عطارد را فرارى داد.

مسؤ ولان دستگيرى ، خدمت امام آمدند و اظهار داشتند كه نعيم بن دجاجه باعث فرار كردن لبيد شد، او

/ 367