اواخر عمر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم عده اى از اصحاب به خدمت حضرت رسيدند و سلام كردند. حضرت جواب سلام آنها را داد. از بين آنها عمار بن ياسر برخاست و عرض كرد، پدر و مادرم فداى شما باد اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بفرمائيد وقتى شما از دنيا رحلت فرموديد، چه كسى شما را غسل مى دهد؟ حضرت فرمود: برادر و پسر عمويم على بن ابيطالب (عليه السلام ) و ملائكه او را در غسل دادن من كمك مى كنند، عمار عرض كرد، يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم چه كسى از ما بر شما نماز مى گذارد؟ حضرت فرمود: اى عمار خدا ترا بيامرزد، بگو على (عليه السلام ) نزد من آيد. على (عليه السلام ) آمد و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به او فرمودند: مرا بنشان و پشتى برايم بگذار. حضرت را نشانيدند، آنگاه حضرت فرمود: اى پسر عمو وقتى مرگ من فرا رسيد سرم را در دامانت بگذار و مرا به سوى قبله قرار بده چون قبض روح شدم مرا غسل بده و كفن بنما. كفن مرا يا همين دو لباس خودم قرار بده يا پارچه سفيدى مصرى ، سعى كن آن را ساده انتخاب كنى (گران قيمت نباشد) بعد اول تو بر من نماز بگذار. سپس جبرئيل (عليه السلام ) و ميكائيل (عليه السلام ) و اسرافيل (عليه السلام ) و نگهبانان عرش خدا و نگهداران آسمانها و پس از تو اهلبيت من نماز بگذارند. ...آنگاه فرمودند: مرا با گريه و زارى بلند خود آزار ندهيد.(220)
175- سخن گفتن زمين با على
اسماء بنت عميس گفت : فاطمه زهرا عليها السلام به من فرمود: شبى كه من به خانه على (عليه السلام ) رفتم (در نيمه هاى شب ) از خواب بيدار شدم و ديدم زمين با على (عليه السلام ) سخن مى گويد: و على (عليه السلام ) نيز با آن حرف مى زند. صبح نزد پدرم جريان را گفتم پدرم سجده اى طولانى كرد و سرش را بلند كرد و فرمود:دخترم بشارت باد تو را به اولاد صالح و نسل پاكيزه زيرا خداوند شوهرت را بر ساير مردم برترى داده و به زمين دستور داده كه با او سخن بگويد و از اخبار شرق و غرب عالم او را مطلع كند.(221)
176- كارهاى فاطمه عليها السلام زهرا در خانه
روزى اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) به يكى از اصحاب خود فرمود: مى خواهى جريانى از زندگى خودم با فاطمه زهرا عليهاالسلام را برايت تعريف كنم ؟ فاطمه عليهاالسلام آنقدر در خانه من با مشك آب حمل كرد كه دستش تاول زد آن قدر خانه را جاروب كرد كه بر لباس او گرد و خاك نشست آن قدر آتش زير ديگ روشن كرد كه لباسش دوده اى و سياه شد و او زياد كار كرد و بسيار هم آسيب ديد...(222)
177- فاطمه پاره تن رسول خدا (ص )
على (عليه السلام ) فرمود: من با عده اى از اصحاب نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نشسته بوديم .آن حضرت فرمودند: آيا مى دانيد كه بهترين خصوصيت و صفت براى زنها چيست ؟ هيچ يك از حاضرين نتوانستند جوابى بدهند بعد از پايان جلسه من به خانه رفته و جريان آن مجلس و سؤ ال پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و نداشتن جواب آن را با فاطمه زهرا عليهاالسلام بيان كردم او به من گفت : يا على (عليه السلام ) من جواب سؤ ال پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را مى دانم . بهترين چيز براى زن آن است كه نه نامحرمى او را ببيند و نه او نامحرمى را ببيند! من نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بازگشتم و آن جواب را