مفخر شرق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مفخر شرق - نسخه متنی

غلامرضا سعیدی؛ هادی خسروشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آنچه با اشاره و اختصار گفته شد، ذره‏اى از خروار است كه آشنايى با مكتب فكرى اين انسان بزرگ، ذر
ذهنم اثر گذاشته است. و از آنجايى كه حق اين مرد بزرگ (مانند همه بزرگان شرق) در وطنش به جاى آورده
نشده ونسل جديد، از راهنمايى و رهبرى اين پيشواى بزرگ شرق بى‏خبر است، وظيفه خود مى‏دانم در حدود
توانايى براى آشنايى نسل جديد با مكتب اين استاد بزرگ، صرف نظر از خاطرات ممتازى كه شايد جداگانه از
نظر خوانندگان بگذرد، توجّه و تلخيص بحث مشروحى را كه مرحوم ‹‹ دكتر احمد امين ›› مصرى در جلد پنجم
از كتاب ‹‹ فيض الخاطر ›› راجع به اين انسان بزرگ نگاشته، به خوانندگان تقديم دارم و اميدوارم كه
همه افراد نسل جديد، از مطالعه اين بحث بهره مند شوند و تاريخ زندگى و دوره حيات پرزحمت و پر مشقت وى
را سرمشق قرارداده و ‹‹ باركش غول بيابان! ›› نشوند و آن گاه از داشتن چنين پيشوايى، كه مايه
افتخار مشرق است، برخود ببالند و سرافراز باشند.

مرحوم ‹‹ دكتر احمد امين ›› تحت عنوان:

‹‹ السيّد جمال الدين الاءفغانى ›› مى‏نويسد:

‹‹ ... در
عين حالى كه فلان رهبر دينى در دوران گذشته ‹‹ اصلاح عقيده ›› و فلان رهبر سياسى ‹‹ اصلاح حكومت
›› و اراده را هدف قرار مى‏داد، سيّد جمال‏الدين طرفدار ‹‹ اصلاح عقول و نفوس ›› بود، و پس از
آن، اصلاح حكومت و دولت و مربوط ساختن آن با اين معانى... ››.

‹‹ مدحت پاشا ›› مى‏گويد:

‹‹ حكومت در حكم چوپان است و اگر چوپان صالح باشد، رعيت، اصلاح خواهد
شد و هدف:

‹‹ قانون اساسى ›› است كه اگر به خوقى اجرا شود،   مصالح و منافع ملت تأمين خواهد شد ولى
‹‹ سيّد جمال‏الدين ›› مى‏گويد:

‹‹ قدرت مجلس نمايندگان، براى هيچ ملتى قدرت حقيقى شمرده
نخواهد شد، مگر اينكه اين قدرت از ناحيه مردم ›› سرچشمه گرفته باشد. هر مجلس شورايى كه تشكيل دهنده
آن پادشاه يا امير يانيروى بيگانه‏اى باشد، و محرك آن گرديده باشد، مجلسى خواهد بود موهوم، وجود آن
تابع اراده كسى خواهد بود كه آن را به وجود آورده است!، در اين صورت اول بايد به تصفيه عقول و تهذيب
نفوس پرداخت و پس از آن، به تأسيس حكومت، كه هدف هر دو يكى است. ››

سيّد باز مى‏گويد:

‹‹ اگر ملت لايق و صالح نباشد، از حكومت صالح چه كارى ساخته خواهد شد؟

تاريخ اين
درس را به ما داده است كه هيچ حكومتى قوام و دوام نخواهد داشت مگر اينكه در ميان ملت عقيده و رأى
صحيحى وجود داشته باشد، كه آن را ‹‹ افكار عمومى ›› مى‏نامند و اگر دولت از افكار عمومى نترسد،
راه و رسم درستى در پيش نخواهد گرفت.

با توجّه به اين معنى است كه حكومت وظايف خود را خواهد دانست و از
حدود تكاليف اصلى تجاوز نخواهد كرد، و در غير اين صورت، طبيعت بشرى حكم مى‏كند كه دولتها و حكومتها
منافع خود را ترجيح دهند و حداكثر آنچه از حكومت صالحى كه بر اساس بيدارى ملت و نيروى مردم تأسيس
نشده باشد، مى‏توان انتظار داشت، اين است كه به طور موقت، در كارهاى دولتى موفق گردد و بس، زيرا ملت
در تأسيس چنين حكومتى تأثير نداشته است و بر كارهاى دولت ناظر نبوده است. ››
 مرحوم سيّد در سال 1296 هـ . گفت:

‹‹ تصور كنيد مجلس شورايى به وجود آمد، آن گاه خواهيد ديد حزب دست راست اثرى نخواهد داشت و همه
اعضا، به طرف حزب دست چپ خواهند گراييد، همه و همه آلت و ابزار بى‏اراده‏اى خواهند بود كر و كور... آن
گاه هر عضوى معتقد خواهد شد كه دفاع از وطن و دولت را، به حساب دعوت كردن، دليل بى ادبى و سوء تدبير و
قلّت حزم و احتياط و باعث تهور و جسارت است. ابداً، ابداً، اول تصفيه عقول و تهذيب نفوس، سپس نتيجه
حاصل از آن: حكومت صالح ››...

... و اكنون، پيش از آغاز اصل مطلب، اشاره به اين نكته ضرورى است كه نويسنده در گذشته‏هاى دور و
نزديك، و در مجلات مختلف مقاله يا خاطرات كوتاهى درباره سيّد بزرگوار منتشر ساخته‏ام، و اين بار،
اصرار و پى‏گيرى مداوم برادر عزيز و گرانقدر، آقاى سيّد هادى خسروشاهى كه به حق در معرفى سيّد
گامهاى ارزنده‏اى برداشته است، باعث شد كه اين بحث را آماده كنم و با اينكه هدف نخستين، تهيه
مقاله‏اى براى جلد دوم ‹‹ يادنامه سيّد جمال‏الدين ›› بود، امّا در عمل، شايد خود اين بحث، رساله
مستقلى بشود و به هر حال اختيار آن با جناب خسروشاهى خواهد بود كه در ‹‹ يادنامه ›› درج شود و يا به
طور مستقل آن را به دست چاپ بسپارند؟

همان‏طور كه تكميل و تنقيح و تصحيح آن به عهده ايشان خواهد بود،
چون هم خود ‹‹ بانى ›› اين اثر شده‏است و هم از نزديك شاهدند كه مرور زمان، توان مراجعه مجدد و يا
اصلاح آن را از من سلب كرده است...

به هر حال اكنون به اصل مطلب كه ترجمه نوشته ‹‹ دكتر احمد امين مصرى ›› است، مى‏پردازم و در صورت
توفيق، همان‏طور كه اشاره شد، خاطرات را هم در آخر، جداگانه خواهم آورد.




سيّد غلامرضا سعيدى


قم: 1354






مفخر شرق




احمد امين

/ 238