3. قانون قرآن - مفخر شرق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مفخر شرق - نسخه متنی

غلامرضا سعیدی؛ هادی خسروشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3. قانون قرآن

هر جامعه‏اى بايد قانونى داشته باشد تا در هنگام آشفتگى و بروز مشكلات بتوان جامعه

را براساس آن هدايت كرد. در بحبوحه نوسانات و اوج و حضيض ارزشهايى كه حقايق و مسلمات يك نسل را در نظر
نسل بعد به صورت موهومات و قراردادهاى پوچ جلوه مى‏دهد، قانون حاضر و موجود، به زندگى مردم ثبات و
آرامش مى‏بخشد.

اين قانون در جهانِ متبدل و متغير به منزله لنگر كشتى است و هنگامى كه جامعه مضطرب و
مشوشى با يك زندگى پرمخمصه مواجه شد و ايمانش را از دست داد و مقياس ارزشها از اعتبار ساقط شد همين
قانون به مثابه نورافكنى آن اجتماع را به ساحل نجات هدايت مى‏كند و بدون داشتن يك قانون صحيح،
به‏طور قطع و مسلم، حيات اجتماع مشوش و مضطرب مى‏شود كه براى مسلمين اين قانون و اين نظامات از قرآن
سرچشمه مى‏گيرد.




  • نقش قرآن چونكه بر عالم نشست
    فاش گويم آنچه در دل مضمر است
    چونكه در جان رفت، جان ديگر شود
    همچو حق پنهان و هم پيداست اين
    اندر او تدبيرهاى غرب و شرق
    با مسلمان گفت جان بر كف بنه
    هرچه از حاجت فزون دارى بده



  • نقشه‏هاى پاپ و كاهن را شكست
    اين كتابى نيست چيزى ديگر است
    جان چو ديگر شد، جهان ديگر شود
    زنده و پاينده و گوياست اين
    قدرت انديشه پيدا كن چو برق
    هرچه از حاجت فزون دارى بده
    هرچه از حاجت فزون دارى بده



4. مركز

هر جامعه‏اى نيازمند مركزى است كه فروغ كليه فعاليتهاى فرهنگى و اجتماعى آن بايد از آنجا
ساطع شود. اين فعاليتها براى جامعه خونى را كه مايه حيات است تهيه مى‏كند و مركز به منزله قلب است و
وظيفه قلب را انجام مى‏دهد؛ به اين معنى كه خون را تصفيه مى‏كند و خون تازه را حتى به جوارح دور
مى‏رساند.

مادامى كه چنين مركزى وجود داشته باشد و اين خونِ حياتبخش را تهيه كند، تمام بدن بدون
وقفه و معطلى وظيفه‏اش را انجام خواهد داد. براى مسلمين اين مركز ‹‹ مكه ›› است و ساير مراكز فرعى
از اين نقطه نيرو مى‏گيرند.

در نتيجه بسط و گسترش همين نظريه، يعنى توجه به يك مركز رسمى، بود كه مفهوم فلسفى تكوينِ پاكستان
موجب تأسيس اين كشور شد.

/ 238