سيّد جمال ‏الدين در پاريس - مفخر شرق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مفخر شرق - نسخه متنی

غلامرضا سعیدی؛ هادی خسروشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زيرا مشاهده مى‏كنيم همه جا عقل و بصيرت را مخاطب قرار مى‏دهد و هر جا حكمى صادر
مى‏كند، حكومت و حكميت را بر عهده ‹‹ عقل ›› مقرر مى‏دارد و نصوص همه جا ناطق به اين معنى است كه
سعادت از نتايج عقل و بصيرت است و بدبختى و گمراهى از لوازم غفلت و بى‏توجّهى به عقل و خاموش ساختن
نور بصيرت است.

چهارمين امتياز اين است كه: اسلام تعليم امت و تنوير افكار و عقول را به وسيله نشر معارف واجب
دانسته و امر كرده است كه بايد معلمين وجود داشته باشند كه عمل آموزش را بر عهده گيرند، و همچنين
كسانى مراقب و مواظب تربيت مردم به وسيله ‹‹ امر به معروف و نهى از منكر ›› باشند، كه قرآن مجيد
مى‏گويد:

‹‹ و لتكن منكم امّة يدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر ››(11)

و در جاى ديگر چنين امر مى‏كند كه:

‹‹ فلو لا نفرمن كلّ فرقة منهم طائفه منهم ليتفقهوا فى‏الدين و لينذرو اقومهم اذر ارجعوا اليهم
لعلهم يحذرون ››(12)

پس اسلام، براساس اين اركان چهارگانه بنا شده است و هر ركنى از اين چهار ركن تحكيم كننده بناى نظام
و تقويم مدنيّت، داراى اثر معين و مشخصى است كه سعادت انسان را تضمين مى‏كند و در هر صورت ترقّى
مسلمانان بسته به رعايت جزئيات اين چهار ركن است، همان‏طور كه انحطاط مسلمانان نيز ناشى از
بى‏توجّهى به اين اركان است و بس.

... به هر حال كارى كه سيّد جمال‏الدين در ‹‹ حيدرآباد ›› انجام داد از اين نوع بود. پس از آنكه ‹‹
انقلاب عرابى ›› در مصر آغاز شد، حكومت هند او را از ‹‹ حيدرآباد ›› به ‹‹ كلكته ›› انتقال داد و
او را ملزم قرار داد كه تحت مراقبت باشد تا اينكه به وسيله قواى نظامى انگليس درمصر، انقلاب پايان
يافت و آن گاه به او اجازه دادند هرجا مى‏خواهد برود ولى در شرق نماند!

سيّد جمال ‏الدين در پاريس

... پس از اين وضع است كه او را به سال 1884 ميلادى در ‹‹ لندن ›› مى‏بينيم ولى اقامتش در ‹‹ لندن ››
چندان به طول نيانجاميد و سيّد از آنجا به ‹‹ پاريس ›› رفت و به دوست و شاگردش ‹‹ شيخ محمد عبده
›› نامه نوشت و از او خواست تا از ‹‹ بيروت ›› (كه درآنجا تحت نظر بود) به ‹‹ پاريس ›› برود و
مرحوم شيخ به پاريس رفت.

خوب است ببينيم سيّد چه برنامه‏اى دارد؟

و بعد از آن همه تجربه و حوادثى را كه پشت سر گذاشته،
مى‏خواهد چه كارهايى را انجام دهد؟...

اين روزها ‹‹ سيّد ›› و ‹‹ عبده ›› به يكديگر رسيده و راجع به برنامه‏هاى اصلاحى با يكديگر
مشورت مى‏كنند.

شيخ محمد عبده پس از آنكه از حوادث ‹‹ عرابى پاشا ›› و بى‏وفايى بلكه غدر و مكر
مردم، تجربياتى كسب كرده و ديده است كه مردم ‹‹ منافع شخصى ›› را بر ‹‹ مصالح ملى ›› ترجيح
مى‏دهند -اين روزها دارد مأيوس مى‏شود، بدين جهت به ‹‹ سيّد جمال‏الدين ›› پيشنهاد كرد به نقطه
دورى بروند كه از سيطره دولت در امان باشند!


11-  بايد گروهى از شما، كسانى باشند كه دعوت به خير كنند و امر به معروف و نهى از منكر.

12-  چرا از ميان هر فرقه و دسته‏اى، گروهى نباشند كه در دين كسب دانش كنند و پس از آنكه به سوى آنها
برمى‏گردند آنها را انذار كنند، كه شايد بدين وسيله مردم بترسند.

/ 238