1. توحيد
هر جامعهاى كه اصول اساسى برادرى بشر را به رسميت نشناسد، محكوم به سقوط است با اينتوضيح كه هر جامعهاى كه بر اساس امتيازات نژادى، عقيدتى يا جغرافيايى به وجود آمده باشد مانند اين
است كه يك عمارت زيبا و جالبى را روى پايههاى متزلزلى قرار داده است. اگر بنا باشد جامعهاى بر
اساس مستحكمى استوار شود، آن اساس بايد معنوى باشد و پايههاى آن به قدرى مستحكم باشد كه عوامل و
اثار مخالف نتواند در آن تأثير گذارد. اين اساس و بناى معنوى براى ما بر پايه اصل توحيد قرار گرفته
است و باز به همين سبب براى ما به صورت پايه وحدتِجهانى شناخته مىشود، زيرا ما قبلاً اين اصل
اساسى را قبول كردهايم كه همه افراد بشر برادر خلق شدهاند.اصل توحيد، از نظر روانشناسى، طالب آن است كه به اين جهانِ پراكنده و تقسيم شده وحدت
تفكيكناپذيرى بدهد، و همين اصل است كه براى تمام اعضاى جامعه وحدت فكر و وحدتعمل تدارك مىبيند
و از اين روست كه همه اديان بزرگ در رعايت اين معنى اصرار دارند.آيات سوم تا پنجمِ سِفر خروج
مىگويد:در برابر من نبايد به ارباب و انواع معتقد شوى. نبايد براى خودت بت بسازى... نبايد به بت احترام كنى،
يا از آنها استفاده كنى، زيرا منم خداى تو، خداى قهار...قرآن مىگويد:خدا نخواهد آمرزيد كه شريك براى او قائل شوند ولى براى هر كسى بخواهد، گناه غير از شرك را خواهد
بخشيد و هر كس به خدا شرك بورزد گناه عظيمى را مرتكب شدهاست.
ايمان به خداى يگانه در حكم پادزهر مؤثرى است در برابر همه نيروهاى ارتجاعى كه ايجاد بغض و نفرت و
اختلاف و تشتت مىكنند. عقيده به يگانگى خدا، براى جامعه، از نظر روانشناسى شالوده و پايهاى
مىريزد كه وحدت اصلى جامعه بشر را تأمين مىكند و در اين معنى تأكيد مىكند كه همه افراد بشر
برادر خلق شدهاند و در پرتو روابط معنوى به يكديگر پيوستهاند. تنها همين افكار است كه
مىتواند به عنوان نيروى واحد و متحد كنندهاى كار كند و اين همه تقسيمات و انشعابات بشرى را كه به
صورت قبايل و اردوهاى متخاصم درآمدهاند از بين ببرد.
نقطه اداوار عالم لااله
زانكه در تكبير راز بود توست
تا نخيزد بانگ حق از عالمى
فكر انسان بتپرستى، بتگرى
باز طرح آذرى انداخته است
كآيد از خون ريختن اندر طرب
آدميت كشته شد چون گوسفند
اى كه خوردستى زميناى خليل
بر سر اين باطل حق پيرهن
تيغ ‹‹ لامعبود الا هو ›› بزن
انتهاى كار عالم لااله
حفظ و نشر لااله مقصودتوست
گر مسلمانى، نياسايى دمى
هر زمان در جستجوى پيكرى
تازهتر پروردگارى ساختهاست
نا اورنگ است و هم ملك و نسب
پيش پاى اين بت ناارجمند
گرمى خونت ز صهباى خليل
تيغ ‹‹ لامعبود الا هو ›› بزن
تيغ ‹‹ لامعبود الا هو ›› بزن