حيات جاويد - مفخر شرق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مفخر شرق - نسخه متنی

غلامرضا سعیدی؛ هادی خسروشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هر چند ضمن تشريح جنبه‏هاى گوناگون شعر و شاعرى اقبال شواهدى از اشعار او نقل گرديد، معذلك براى
مزيد توضيح و جلب توجه خاطر خوانندگان نمونه‏هاى ديگرى از اشعار وى نقل مى‏شود، تا كسانى‏كه با
آثار وى آشنايى كمترى دارند، به جهات مختلف نظر و فكر وى اجمالاً مأنوس گردند.

حيات جاويد




  • اگر رمز حيات آگهى، مجوى و مگير
    به خود خزيده و محكم چو كوهساران زى
    چو خس مزى كه هوا تيز و شعله بيباك است



  • دلى كه از خلش خارآرزو پاك است
    چو خس مزى كه هوا تيز و شعله بيباك است
    چو خس مزى كه هوا تيز و شعله بيباك است



زندگى




  • شبى زار ناليد ابر بهار
    درخشيد برق سبك سير و گفت
    ندانم به گلشن كه برد اين خبر
    سخنها ميان گل و شبنم است



  • كه اين زندگى گريه پى هم است
    غلط كرده‏اى، خنده يكدم است
    سخنها ميان گل و شبنم است
    سخنها ميان گل و شبنم است



زندگى و عمل




  • ساحل افتاده گفت گر چه بسى زيستم
    موج ز خود رفته‏اى تيز خراميد و گفت
    هستم اگر مى‏روم، گر نروم نيستم



  • هيچ نه معلوم شد، آه كه من كيستم
    هستم اگر مى‏روم، گر نروم نيستم
    هستم اگر مى‏روم، گر نروم نيستم



علم و عمل




  • ما كه اندر طلب از خانه برون تاخته‏ايم
    علم را جان بدميديم و عمل ساخته‏ايم



  • علم را جان بدميديم و عمل ساخته‏ايم
    علم را جان بدميديم و عمل ساخته‏ايم



زندگى و مرگ




  • اى برادر من تو را از زندگى دادم نشان
    خواب را مرگ سبك‏دان، مرگ را خواب گران



  • خواب را مرگ سبك‏دان، مرگ را خواب گران
    خواب را مرگ سبك‏دان، مرگ را خواب گران



عشق و علم




  • جز عشق حكايتى ندارم
    از جلوه علم بى‏نيازم
    سوزم گريم تپم گدازم



  • پرواى ملامتى ندارم
    سوزم گريم تپم گدازم
    سوزم گريم تپم گدازم



/ 238