عقل محكم از اساس چون و چند
عقل مى گويد كه خود را پيش كن
عقل با غير آشنا از اكتساب
عقل گويد شاد شو آباد شو
عشق را آرام جان حريت است
آن شنيدستى كه هنگام نبرد
آن امام عاشقان پور بتول
اللَّه اللَّه باى بسم اللَّه پدر
بهر آن شهزاده خيرالملل
سرخ رو عشق غيور از خون او
شوخى اين مصرع از مضمون او
عشق عريان از لباس چون و چند
عشق گويد امتحان خويش كن
عشق از فضل است و با خود در حساب
عشق گويد بنده شو آزاد شو
نافهاش را ساربان حريت است
عقل با عشق هوس پرور چه كرد
سرو ازادى ز بستان رسول
معنى ذبح عظيم آمد پسر
دوش ختم المرسلين نعم الجمل
شوخى اين مصرع از مضمون او
شوخى اين مصرع از مضمون او