مفخر شرق نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
براى بحث در اين زمينهها مردى شايستهتر و لايقتر از اقبال وجود نداشت. جهانيان عموماً و ملت
اسلام خصوصاً دين بزرگى به اقبال دارند، زيرا طريقى را كه ‹‹ اصل حركت ›› بايد اجازه داشته باشد تا
در فكر دينى كارگر شود اقبال نشان داد و ثابت كرد كه اگر انسان بخواهد مسائل گوناگون معنوى و اخلاقى
را كه در حال حاضر گريبانگيرش شده است حل كند، راهش همين است و بس.بسيارى از نويسندگان، اقبال را
تواناترين قهرمان نهضت عقلى و استدلالى اسلام مىدانند و روش او را در اين زمينه به عنوان علم كلام
جديد مىستايند.براستى كه اقبال چنين مردى بود. ولى اين توصيف اهمّيّت و مقام رفيع عمل سترگ او را بهطور كامل
تشريح نمىكند. بايد گفت كه اقبال در سايه فكر اصيلش، نه فقط ركود و جمودى را كه براى قرنها دامنگير
فكر اسلامى شده بود و جلوى رشد آن را مسدود كرده بود تكان داد، بلكه براى اولين بار معنى حقيقى
روحانى و اخلاقى پارهاى از تعليمات اساسى را افشا نمود. و باز اقبال براى اولين بار ارتباط بين اين
تعليمات و تكامل جامعه را پايهگذارى كرد.اقبال چندى قبل از رحلتش بهطور عميق و دقيق در اين مسئله به تفكر پرداخت كه آيا قانون اسلام
استعداد تكامل را دارد، و براى اثبات اين معنى در نظر داشت كتابى به نام احياى رويه قضايى در اسلام
تأليف كند.براى نيل به چنين منظورى مقدار زيادى كتاب جمعآورى و حتى يادداشتهايى نيز تهيه كرده بود
كه اميدواريم در آينده محققان دقيقى پيدا شوند و اين كتاب را تكميل كنند.اقبال حتى در قلمرو فكر دينى، موفّق شد كه خطوط كلى سير در اين طريق را تعيين كند و البته اين وظيفه
بر عهده همه است كه از اين پس در اين اقدام ابتكارى وى با شور و عشق و با تحمل زحمات تحقيق و تدقيق اين
عمل را تعقيب كنند. زيرا هر روز به مناسبت ترقيات و پيشرفتهاى علمى در محيط بشريت اوضاع و احوال
تازهاى به وجود مىآيد. در اين زمينه نيز بايد اعتراف كرد كه مطلب همان است كه اقبال تصريح كرده
است آنجا كه مىگويد:‹‹ بايد متذكر بود كه در عالم فلسفه نكته و اصطلاحى از قبل ‹‹ خاتميت ›› يا
‹‹ پايان فلسفى ›› وجود ندارد. همانطورى كه علم پيشرفت مىكند و درهاى تازهاى به روى فكر باز
مىشود ساير نظرها و شايد نظرهاى صحيحتر و درستتر از اين نوعى كه در اين خطابهها ابراز شد وجود
داشته باشد. وظيفه ما اين است كه با دقت تام و تمام مراقب پيشرفت فكر بشر باشيم و در برابر آن، وضع
مستقل و حساسى را احراز كنيم. ››اينك پنجمين خطابه اقبال را كه از كتاب احياى فكر دينى در اسلام(25) قبلاً ترجمه كرده و نشر دادهام
به عنوان نمونه تحقيقات اين متفكر بزرگ در پايان اين فصل مىآورم.