بيان امثال و شواهد تاريخى و حاكى از داستانهايى كه احصا شده است توضيح گرديده است.(32) اشراقى و ابن تيميه دو نفر از كسانى بودند كه بانظم و ترتيب خاصى براى رد منطق يونانى قيام كردند، و ابوبكر رازى شايد اولين كسى بود كه از شكل اول منطق ارسطو انتقاد كرد. و در دوره ما نيز انتقاد رازى با روحى كاملاً تجربى به وسيله جان استوارت ميل(33) صورت متشكلى به خود گرفت. ابن حزم در كتابى كه به نام التقريب فى المنطق نوشته است بيان مىكند كه حس و شهود يكى از منابع دانش و معرفت هستند و ابن تيميه در كتاب الرد علىالمنطق اظهار مىكند كه استنتاج يا استنباط عقلى تنها شكل بيان صحيح است.بدين طريق روش تجربه و تحقيق به وجود آمد و البته اين عملى نبود كه از نظريه ساخته باشد. اكتشاف بيرونى كه آن را عكسالعمل زمان مىناميم و همچنين اكتشاف الكندى حاكى از اين كه احساس متناسب با نيروى تحريك و تهييج است شواهدى هستند از توجه علماى اسلام به علم روانشناسى. تصور اينكه روش تجربى يك كشف اروپايى است خطاست.دوهرينگ(34) مىگويد:‹‹ مفاهيم علمى راجر بيكن به مراتب از مفاهيم علمى راجر بيكنهاى ديگرى كه همنام او هستند، صحيحتر و روشنتر است. ››راجر بيكن اطلاعات علمى خود را از دانشگاههاى اسلامى اسپانيا كسب كرد.در حقيقت قسمت پنجم تأليف او كه به مناظر و مرايا اختصاص داده شده است، رونوشتى است از كتاب ابن هيثم. اين كتاب شواهدى را نشان مىدهد كه مؤلف آن تحت تأثير افكار ابنحزم بوده است.اروپا اين حقيقت را كه اصل و ريشه روش علمى او از اسلام گرفته شده است قدرى دير به رسميت شناخت، ولى بالاخره دوره اعتراف به اين حقيقت و به رسميت شناختن اين موضوع فرارسيد. اينك براى اثبات اين منظور، جملاتى را از كتاب ايجاد انسانيت،(35) تأليف برى فولت(36) نقل مىكنم.مؤلف نامبرده در صفحه 202 از كتاب مذكور مىنويسد:تحت حمايت جانشينان ژان در مدرسه اكسفورد بود كه راجر بيكن (37) زبان عربى و علوم عربى را تحصيل كرد.نه راجر بيكن و نه همنام وى، هيچكدام در ايجاد روش تجربى و تحقيق، عنوان و مقامى ندارند. راجر بيكن را فقط مىتوان يكى از مبشرين و مبلغين علوم و روش تحقيق اسلامى در اروپاى مسيحى دانست.او هيچ وقت از اظهار اين موضوع كوتاهى نمىكرد و تأييد مىكرد كه براى معاصران او تنها راه صحيح كسب دانش و معرفت، تحصيل زبان عربى و علوم عربى است، بحث و گفتگوهايى راجع به اينكه مؤسس و مبدأ روش تجربى چه شخصى بوده است قسمتى از همان سوء تعبيرى است كه درباره اصول و ريشههاى تمدن اروپا مىشود. روش تجربى اعراب (مسلمين) از دوره بيكن به بعد بسط يافت و با منتهاى اشتياق در سراسر اروپا استقبال شد و ريشه دوانيد. 32- مقصود استنتاج اين معنى است كه در سوره الشعراء نفوس بشر به قضاياى تاريخى گذشته و عبرت گرفتن از سرنوشت گذشتگان سوق داده مىشود نه استنتاج منطقى و استفاده از اشكال منطق ارسطو.33- Stewart Mill John.34- Duh ing.35- Making of humanity.36- Briffault.37- Roge Bacon.