مفخر شرق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مفخر شرق - نسخه متنی

غلامرضا سعیدی؛ هادی خسروشاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و براى تثبيت و تأييد نهايى اين امر، ضمن بيتى كه به زبان اردو سروده است مى‏فرمايد:

فيلسوف نتوانست نكته اصلى و اساسى حكمت توحيد را درك كند. چرا كه درك اسرار اين فرمول محتاج به
بصيرت است و فقط نيروى بصيرت مى‏تواند رمز اسرار ‹‹ جز خدا، خدايى وجود ندارد ›› يا ‹‹ فرمانروا
و مؤثرى جز او وجود ندارد ›› را درك كند.

به هرحال هر واقعيت علمى و هر حكمتى با اين فلسفه حقيقى، فقط با همين فلسفه مطابقت دارد و بس. با
توجه به همين معنى است كه هرجاحكمتى يافت شد بايد آن را به اين فلسفه پيوند داد.




  • گفت حكمت را خدا خير كثير
    هر كجا اين خير را ديدى بگير!



  • هر كجا اين خير را ديدى بگير!
    هر كجا اين خير را ديدى بگير!



اقبال عقيده دارد كه به مفهوم خدا كه تنها پايه و اساس فلسفه صحيح است بايد شكل فلسفى داده شود زيرا
بدون اين اقدام نه فلسفه‏اى مى‏تواند مورد قبول عموم واقع شود و نه موجودات بشرى خواهند توانست از
شر فلسفه‏هاى نادرست نجات يابند.

چنين فلسفه‏اى مى‏تواند انقلابى را ايجاد كند و نظر نوينى را در
جهان استقرار دهد!

اقبال با توجه به اينكه غربى‏ها كشف راز جهان را از منبع عقل جستجو مى‏كنند و شرقى‏ها ساز عشق را
به نوا درآورده‏اند، براى تأليف و تلفيق اين دو منظور تركيب داروى تدبير را در بازارهاى عشق، به
عنوان نسخه شفابخش نهايى درمان دردهاى بشريت عرضه مى‏دارد و مى‏گويد:




  • غريبان را زيركى ساز حيات
    زيركى از عشق گردد حق‏شناس
    عشق چون با زيركى همسر شود
    خيز و عشق عالم ديگر بنه
    عشق را با زيركى‏آميز ده



  • شرقيان را عشق راز كاينات
    كار عشق از زيركى محكم اساس
    نقشبند عالم ديگر شود
    عشق را با زيركى‏آميز ده
    عشق را با زيركى‏آميز ده



همچنين اقبال معتقد است كه حتى بعد از ارتباط دادن مفهوم واقعى حقيقت با همه نمودهاى علمى كه
تاكنون كشف شده است، به واسطه تشنگى مستمر بشر در كشف حقيقت، تفسير و تعبير حقيقت به حد كمال نخواهد
رسيد، زيرا در آينده نيز بدون ترديد نمودهاى تازه‏اى كشف خواهد شد و با اين حقيقت مربوط و مرتبط
خواهد شد و اين عمل تا پايان جهان ادامه و استقرار خواهد داشت و اين معانى را هر روز به اقتضاى ترقيات
و پيشرفتها واضحتر نشان خواهد داد.

به همين دليل است كه در كتاب احياى فكر دينى در اسلام اين معنى را
تصريح مى‏كند و مى‏گويد:

‹‹ چون دانش به جلو مى‏رود، و مجارى تازه‏اى در فكر باز مى‏شود، امكان
دارد نظريات ديگرى، سالمتر و درست‏تر از آنچه در اين خطابه‏ها ايراد شده است عرضه شود، وظيفه ما
اين است كه با كمال دقت مراقب ترقيات فكر بشر باشيم و وضع كاملاً مستقل و حساسى به سوى پيشرفتهاى
آينده داشته باشيم. ››(89)


89- احياى فكر دينى در اسلام، ص 6.

/ 238